۱۳۸۸ فروردین ۸, شنبه

این روزا


این روزا همه اش انگار با منی
تو خواب هم تنهام نمی گذاری
تا پلک باز میکنم میبینم دم دری
همه جا همیشه حس میکنم کنارمی

دلم میگه همین روزا می آییی

حواسم سوی توست نه هیچ جای دیگه ای
چشمام مانده به در می دونه در میزنی
گوش به زنگ صداتم تا اسمم صدا کنی
ورد زبا نمی هرچه میگم اولش توییی

دلم میگه همین روزاست که بیاییی

هر طرف میرم ،همراهمی
شب و روز حرف رویاهامی
مدام تو فکرو خیا لم پر می زنی
تو نقل و نبات و عسل شعرامی

دلم میگه همین روزا می آییی

تا یکی در می زنه میگم توییی
دلم از جا می پره با هر صدای
بیادتم یارمنی جان دلی !
بی تو چیه برام این زندگی !؟

دلم میگه همین روزا می آییی

منوچهر مر عشی
28-03-2009

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام
به ساده گی شعر این روزا& نغمه ای عاشقانه برای دل امید واران
این شعر همچو نسیمی در وقت سحر در گوشه هر دلی می نشیند چون بی رنگ وبی ریا است&تداعی صبر مردان و انتظار نو بهار در زندگی بی دلان می باشد وبا شکو فه های لبخند خورشید در مرغ نهفته درونمان شب را به روز و دیدار یار سوق می دهد..............
و هزاران احساس پاک
دوست شاعر عزیز &همیشه شعر هایتان معطر دلها و کلام تان پابرجا به وسعت دنیای احساسات خدا گونه. همیشه شاد و مهربان