۱۳۹۲ آذر ۲۰, چهارشنبه

بسوی تو







 
بسوی تو می آیم
 
 
همچو پرسش بسوی پاسخ
همچو خسته بسوی خانه
همچونسیم بسوی صبا
همچو مایوس بسوی امید
همچو غریبه بسوی آشنا
همچو کودک بسوی مادر
همچو دلبر بسوی دلدار
همچوپرنده بسوی آسمان
همچو ترانه  بسوی نت
همچو گم گشته بسوی راه
همچو شاخه بسوی نور
همچو گلی به گرد آفتاب 
 

  تو را می جویم


همچو جویبار بجستجوی دریا
همچو تشنه  در پی آب 
همچو دانه  مشتاق اشک ابر
همچو خاک طالب لطف باران
همچو جوانه جویای بستر رویش
همچو نطفه  بیقرار حیات
همچو ریشه  دوان در دل خاک 
   همچو شوق غنچه به شکفتن

 برای تو می جنگم
 
همچو رهایی با بندگی
همچو آزادی با اسارت
همچو نور با تاریکی
همچو مهر با کینه
 همچو شادی باغم
همچو بودن با نبود
همچو صدا باسکوت
همچو جنبش با سکون
همچو شهامت با ترس
همچو مساوات با نابرابری
همچو هستی با نیستی
 
منوچهر مرعشی
11-12-2013
 

 

 

 
 

۱۳۹۲ آذر ۱۲, سه‌شنبه

به دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران فرصت ندهیم


دریغا ایران با آن سابقه تاریخی و با این موقعیت ممتاز که در چنگال ارتجاع باشد.همگی همت کنیم و این بانوی شرقی را براهانیم

ارتجاع و استعمار فقر وجهل استثمار و سود پرستی همواره لازم و ملزوم همجنس و همنشین هم ریشه و یار ومدد کار یکدیگر بوده وهستند.  نباید چشم امید به هیچکدام بست اینان در پی سهم خود از ادامه وضع موجودند

ریشه کن کردن پدیده ریشه دار ارتجاع مذهبی  ضد انسانی در کشور و در منطفه ما اساسا بعهد خودمان است اگر چه باید با هوشیاری و شجاعت ضمن پایداری بر اصول از هر گونه تضاد و وشکاف و فرصتی در مسیر 
راه بهره برد اما همواره باید بیاد داشت که مبنای پیش برد این مهم کار خودمان است

نظام واپسگرای فقاهتی سالهاست که به بن بست همه جانبه رسیده است امروز اما ضعف و وحشت خود را بزبان مذاکره مستقیم و آشکار در ژنو با آنانی که دیروز شیطانشان می خواند بیان می کند
ارتجاع بیچاره در ضعیف ترین نقطه خود زبونانه در برابرقدرت مندان نظم نوین جهانی زانو زده و برای نجات خود التماس می کند

مماشات گران بزدل وسودپرست وپراگماتیستی که جهان بینیشان فراتر از نوک دماغ منافع آنی  و قابل لمس فراتر نمی رود نیز همچنان با رژیم در حال سازش و چانه زنی بر سر خواست خود هستند

البته هر گونه عقب نشینی نظام به هر دلیل و به هر اندازه و در هر زمینه ای نهایتا به سود مردم و راه گشا خواهد بود

بدون تردید عملکرد وماهیت رژیم ازیک طرف واز طرف دیگر مقاومت و مردم ایران طی چند دهه گذشته بوده و هست که ولایت فقیه را به چنین نقطه ای رسانده و عامل تعیین کننده تحولات پبش رو نیز همین عوام
درونی خواهند بود

ما می توانیم و باید غده چرکین پدیده ارتجاع مذهبی را از پیکر جامعه و تاریخ خود جراحی و ریشه کن کنیم و بنظر من هیچ گاه در طول تاریخ فرصت برای ما تا این حد مهیا نبوده است
ما حاکمیت بنام دین و مذهب
و تقدس و...را در قامت ولی فقیه با پوست وگوشت واستخوان تجربه کرده و با این دیو پنهان در پرده تقدس چنگ در چنگ شده ایم و تجربه سنگین و خونین و کم نظیری را از سر گذرانده ایم این تجربه چراغی در دست ماست بسمت جدایی دین و هر گونه مذهب و تقدس از حاکمیت و  در مقابل قرار دادن حقوق بشر به عنوان پایه حاکمیت در آینده

 امروز اما رژیم در محاصره بحرانهای خود ساخته و در ترس از قیام های مردمی و مقاومت سازمان یافته بر خود می لرزد و به همین دلایل به اجبار تن به مذاکره  و عقب نشینی  داده است

 بر ماست که این فرصت بی نظیر رها شدن همه جانبه از ارتجاع مذهبی را از دست ندهیم مرعوب عربده ها ومسحور مکر او و شرکای جهانیش نشویم

  عقب نشینی هر چه بیشتر و نهایتا تغییر این نظام و وادار کردن جامعه جهانی به همراهی با مردم و خواسته های دمکراتیک و انسانی  مردم ایران بجای همراهی با دیکتاتوری مذهبی به همت و عمل و نبرد ما بر می گردد وگرنه هیچ چیز خود بخودی  بخصوص در زمینه اجتماعی و مبارزاتی و انسانی به نفع ما پیش نمی رود
وقت
 است تا دیر نشده است بیاری خود و وطن و منطقه و جهان امروز برخیزم  دست استعمارگران را کوتاه و خانه را از لوس وجود جهل و جنایت و غارت وپلیدی ارتجاع مذهبی پاک کنیم  

منوچهر مرعشی
3-11-2013  

۱۳۹۲ مهر ۷, یکشنبه

تعمیق و گسترش مبارزه پاسخ شایسته به قتل عام اشرف

 
 
کشتار وحشیانه یکشنبه خونین در اشرف بیان پستی و زبونی و وحشت رژیم و عوامل  ارتجاع مذهبی و همچنین خیانت آمریکا و سازمان ملل و دنیای سود پرستی و کوته بینی و پراگماتیستی را  نشان می دهد. از طرف دیگر عزم و رزم انسان آرمانخواه و متشکل و آگاهی را می رساند که راه نبرد تا آخر و به هر قیمت را  در جهت ایجاد دنیای بهتر بر گزیده است . انسانی که به مسئولیت انسان بودن خود واقف است و به ندای درون و  آگاهی خویش پاسخ مثبت داده انسانی که هرگز تن به پذیرش وضع نا بهنجار موجود نمی دهد و قصد آن دارد که  روابط و مناسبات اجتماعی شایسته انسانی  را براقرارکند و انسانهای این چنین با ارزشترین دارایهای مبارزاتی اجتماعی هرملتی به حساب می آیند انسانهای شکست ناپذیر که در آرمانها و خواسته های انسانی خود تداوم وگسترش می باند.
ای کاش برای بشر امروزی امکان تغییرات اجتمایی در جهت تکامل صرفا با صلح و گفتگو و تبادل نظر و برخورد اندیشه و بدون  تضاد و برخورد وجود می داشت  اما چه باید کرد که واقعیت کریه وبی رحم و سخت منافع طبقاتی و فردی آدمی را بره و بنده گرگ درون  می کند  و به پستی  و رذالت و خونخواری و استثمار هم نوع خود و ویرانی هستی می کشاند و در این میان بی تردید ارتجاع مذهبی از بدترین نوع این گونه وحوش انسان نمای استثمارگر وستم کار است که ذهن و روح و روان و افکار و احساسات و حتی عواطف دیگری را در اختیار خود گرفته و آدمی را به جانور وحشی ودرنده و ابزار کار کشتار تنزل می دهد.
در عمق و ماهیت خود اما این هیولای آدم خوار موجود پست وزبون و حیله گر و فریبکاری است که در برابر حقیت و روشنگری و ایستادگی و همبستگی دوام نمی آورد  . او قدرتش را در جهل و وارفتگی ما  می یابد به همین دلیل به هر وسیله می کوشد بر ناامیدی و بی عملی و پراکندگی و بد بینی و خرافه گرای و ضعف ما بیفزاید آنجا هم که نتواند زهرش را با دسیسه و کشتار می ریزد. 
رژیم ضد بشری حاکم بر ایران پس از چند دهه فریب و کشتار و غارت اکنون در محاصره بحرانهای گوناگونی قرار دارد که عمدا ناشی از عملکرد این نظام واپسگراست
در گام نحست هیچ راهی جز برداشتن بختک نظام جمهوری اسلامی  بر سر راه پیش رفت جامعه ایرانی وجود ندارد. زمان زمان تغییر است زمان ایستادگی زمان نه بلند وقاطع به  کل دستگاه ولایت فقیه زمان دفاع از حرمت انسانی و حقوق بشری خویش است زمان مقاومت ونبرد به هر قیمت وبا تمام توان است زمان  پذیرش و همبستگی و احترام متقابل و وحدت بر سر کلی ترین خواسته های انسانی است که توسط  نظام وحشی مذهبی به هیچ گرفته شده است زمان بخود آمدن است زمان دوستی و دست در دست هم دادند در برابر دشمن ضد انسانی است زمان درک شرایط خطیر است زمان خود را به رخ جهان کشیدن است و بهره بردن هوشیارانه از شرایط امروز جهانی است  زمان دفاع وگرامی داشت فرهنگ و تاریخ و ارزشها و دستاوردهای انسانی است زمان چنگ در چنگ شدن به هر قیمت و با هر وسیله با دیو سیاه حاکم بر میهن مهر مام وطن است زمان اثبات انسان بودن است.
 
پاسخ انسانی  به هرنوع کشتار و حق کشی و بی عدالتی و استثمار بر افروختن هر چه بیشتر مبارزه ونبرد وتلاش و کار و مسئولیت پذیری برای تغییر و دگرگونی در جهت روابط ومناسبات انسانی  است .  همان مسئولیتی که مبارزان اشرفی به آن با تمام وجود پاسخ داده اند . مبارزین حرفه ای که لحظه ای از نبرد و تلاش غافل نیستند. راه روش ارزش اندیشه آرمان مجسمی که می تواند نمونه والگو شود.مجاهدین امروز چکیده ومحصول تاریخ مبارزاتی و رنج و تلاش و تفکر و تفحص و.. نه تنها ملت ایران بلکه جامعه بشری است.از قیام اسپارتاکوس تا تا انقلابات قرن های اخیر تا تحولات پیش رو و... ما در خلع زندگی نمی کنیم تلاش و دانش و تجربه  دیگری  به همه ما تعلق دارد ما در همه زمینه از یک دیگر تاثیر می پذیرم بخصوص در دنیای آگاهی و ارتباطات . گاه حتی بطور شگفت انگیزی مانع زمان را هم کنار می زنیم گذشته را به حال  میرسانیم و مبارزان وسمبولهای تاریخی و راه ورسم و آرمانشان را  در خود زنده میکنیم آینده را با نبرد امروز برای ارزشهای بالاتر ودنیای انسانی  و.. نوع زیستن و تعریف روابط و مناسبات در هنر ... تصویر و مجسم می کنیم . خلاصه برای حرکت و تغییر وتحول وضع موجود ما سرمایه های ارزشمندی در دست داریم.
 
تاثیربرانگیزاننده ایستادگی جانانه مجاهدین بر سر حقوق مبارزاتی و انسانی خود ومردم ایران و حمایت های اخیر نشان از گشترش و تعمیق نبرد با ارتجاع مذهبی و حامیانش است در همین راستا می توان و باید مبارزه برای بزیر کشیدن جمهوری اسلامی و برقرای حاکمیت مردم را فروزانتر کرد.
 
منوچهر مرعشی
29-09-2013 
 
 
 
 
 

درد بی درمان حفظ نظام

  نظام پلید حاکم بر ایران از همان آغاز یک پدیده نابهنگام بود یک موجود عجیب و زشت خو و ناشناخته با معیارهای آن روز جهان که به مرور ماهیت ضد انسانی خود را با فریب و دروغ و تبعیض وعقب گرای و سرکوب و کشتار و غارت و جنگ افروزی و..   در عمل بارز می کرد 
نظامی متضاد  با سطح خواسته های جامعه ایران وبا ارزشهای مترقی جهانی قرن ما
بنابر این دقدقه اصلی رژیم ضد بشری دیکتاتوری مذهبی حاکم همواره حفظ خود در هر شرایط و به هر قیمت بوده واست.
یک باند وحشی و غارت گر قرون وسطی زیر پرده  مذهب در یک شرایط خاص تاریخی  با کمک و سازش سودپرستان دنیای سرمایداری و با فریب مردم ایران بر کشوری غنی در منطقه ای استراتژیک دست یافته اند . نعمتی باد آورده که این  جانیان حریص در خواب هم نمی دیدند واضح است که ایران  این سرزمین زیبا و سرشار و باستانی و.. را تاراج و خونفشان و زخمی و  ویران و...کنند
البته این نظام همیشه از همکاری شرکای جهانی اش  که در بر پای و تداوم آن در همه بد کردارهای این رژیم شریک بوده وهستند برخوردار بوده و است
زمانی خمینی می بایست با علم کردن اسلام وکشیدن تیغ  کشتارو راه انداختن ماشین جنگ ضد مردمی و سرکوب آزادی ها و..روزی دیگر باید رفسنجانی وخاتمی با پز مدره نمایی و اصلاح طلبی در ظاهر و جنایت  وغارت در  باتن اقدام به حفظ نظام می کردند.

آمدن روحانی ومانورهای اخیر رژیم چیزی جز تلاشهای شیادانه   و ناامیدانه رژیم از موضع ضعف و ترس از جارو شدن توسط مردم ایران نیست  واقعیت این است که  نتیجه حاکمیت چند دهه ارتجاع مذهبی جامعه ایران را غرق بحرانهای گوناگون کرده است حاکمان ودست اندکاران قتل و غارت در ایران خود بهتر از هر کس می دانند که این وضعیت بحرانی حالت انفجاری دارد و قابل دوام نیست
تهدید اصلی و پاشنه آشیل هیولای حاکم البته مقاومت سازمان یافته و جامعه و مردم ایران  هستند
به همین دلیل به هر کس(دست نیاز بسوی شیطان بزر گ) و هر چیز(یک نمونه قتل عام قهرمانان اشرافی ) آویزان می شود تا خود را از این مهلکه برهاند.
اما درد این رژیم مانند دل درد روباه است  به روباه گفتند برای اینکه دل دردت شفا یابد باید دره ای را پیدا کنی که در آن تا حال خرابکاری نکرده باشی برو و آنجا رفع حاجت کن دل دردت خوب می شود . روباه همه دره ها را گشت دید  دره ای نیست که در آن خربکاری نکرده باشد.
این رژیم تا کنون هر چه رذالت در چنته داشته است رو کرده است ماهیت پلید خود را طی دهه ها حاکمیت عیان کرده است به مردمی که صادقانه و ساده دلانه همه اعتماد ومهر و سرمایه خود را در یک انقلاب و به قصد زندگی انسانیتر تقدیم کرده بودند سنگین ترین صدمات اقتصادی سیاسی اجتماعی فرهنگی اخلاقی ارزشی و.. را وارد کرده است

امروز این نظام در ضعف و محاصره است زمانی است که باید از شر آن خلاص شد و حساب پس بدهد 
این جانیان و نظامشان نمی توانند و نباید از دست مردم این و مردم انسان دوست و مترفی  جهان در بروند
این رژیم به  هرطرف که بچرخد امروز یا فردا ازین طریق یا از طریقی دیگر باید به زیر کشیده شود همه افراد حقیقی و حقوقی آن  و شرکای جهانیشان در داگاهای
 علنی و عادلانه محاکمه و مجازات شوند
رژیم قادر به خرید فرصت نیست دیگر نمی تواند مردم ایران و جهان را فریب دهد و چنان چه  به ناچار بخواهد اندکی تغییر ماهیت و خط عوض کند فرصتی خواهد شد برای فروپاشی  نظام شریران و پیش رویی خواسته های به حق مردم ایران و زمان تغییر وتحولات اساسی به سود مرد ایران.
باید همه ما به  عنوان ملت و جامعه ایران از موضع ملی همراه با جهان مترقی وآزادیخواه و ضد بنیادگرایی بر سرخواست و درد مشترک که همان آزادی و دمکراسی و حقوق بشر است با هم هر چه بیشتر نزدیک و همبسته  ومتحد شویم
از این فرصت برای رهایی از ارتجاع مذهبی حاکم بر ایران و بنیادگرای اسلامی به سود جامعه ایران وبشریت امروز  باید هوشیارانه  حداکثرحسن استفاده را کرد

منوچهر مرعشی
29-09-2013  
 

۱۳۹۲ شهریور ۱۴, پنجشنبه

تکرار می شوید


برای شهدای 67 برای شهدای اخیر اشرف برای همه آنهای که جان عزیزشان را برای جهانی بهتر فدا کردند برای جاودانه ها


 

در جوانه های امید

در شکوفه های عشق

 در شکفتن شادیها

در پرسش ستاره ها

در اندیشه  نور 

 

تکرار می شوید

 

در ترانه های باران

 در اشکهای ابر 

در تواضع خاک

در دستهای سپیده

در پیام صبا

 

تکرار می شوید

 

در شهسواران رزم

در بی تابی لحظات بزرگ

در تمنای تکامل

در صدای زنگ پای تاریخ

در آهنگ تغییر

در نغمه های نو

 

تکرار می شوید

 

درسر کشیدن سرو ها

در صبوری صنوبرها

در نگاه نرگس

در سخن سوسن

در رویای دانه ها

در سوگند شقایق ها   

 

تکرار می شوید

 

در هجرت پرستوها

در غرور عقابها

در خاکستر ققنوس ها

در سیمرغ قصه ها

در دانایی هدهد ها

 

تکرار می شوید

 

در ندای آزادی

در پاکی ترانه ها

در نشانه های روشن

در نبض زمان

در عبور از گذرگاه ها

تکرار می شوید

 

در سلام صبح

در چشم ستاره ها

در شوق بنفشه ها

 در پرواز خیال 

 درآرزوها ی سپید

درترانه های رهایی  

 

تکرار می شوید

 

 

در فصل آفتاب

در موسم دوستی ها

در ثانیه های سرشار

در ساعات انتظار

در دقایق بی قرار

در ماه های پربار

در سال  حادثه

 

تکرار می شوید

در خاطر زنده گان

در توشه ره روان

در آتش کاروانها

در قلب انقلاب

در رگ حیات

 

 

 

آه

ای جاودنه ها

 ای یاران همیشگی

حضور سبزتان را

در روشنای شعر

 حس می کنم

همین  حالا

همین اینجا  

 

منوچهر مرعشی

5-09-2013

 

 

۱۳۹۲ تیر ۲۴, دوشنبه

کدام نقد ؟کدام منتقد؟



یکی از تفاوتهای اساسی انسان با سایر موجودات برخورداری ایشان از اندیشه خرد عقل وآگاهی و در نتیجه آن داشتن اراده و اختیار و قدرت انتخاب و پذیرش مسئولیت است.

این خصوصیات ذاتی و ویژه موجود انسانی را ممتاز و توانا می کند. با بکارگیری اندیشه و اراده و انتخاب آزادانه پذیرش مسئولیت است که بشر می تواند انسانیت خویش را متحقق کند .

همچون آزادی نمی توان توان تفکر را به هیچ قیمت و بهانه ای  از انسان سلب کرد .

شاید داستان سمبلیک خوردن میوه ممنوعه در باغ بهشت توسط هوا و آدم  و سپس رسیدن آنها به آگاهی یکی از زیباترین و مانگارترین قصه ها باشد.

انسان نمی تواند به حس کنجکاوی و پرسشگری و دانایی و آگاهی خود پاسخ ندهد حتی اگر به قیمت رانده شدن از باغ بهشت و از دست دادن همه چیز تمام شود.مادرجد ما بهشت داده شده را به قیمت گندم دانایی فروخت تا به ندای پرسش درون  پاسخ بدهد.


 

از قصه های سمبلیک دینی بگذریم سری به تاریخ  بشری بزنیم . می گویند و طبق آثار گوناگونی که از چند هزار سال پیش از آن دورانها باقی مانده است  یونان و روم در غرب و در تمدنهای بزرگی چون بابل ومصر وهند وچین و ایران و .. در شرق می توان رد پای قدرتمند اندیشه و خرد انسان را پی گرفت.

تا می رسیم به دوران تاریکی  که جهل و خرافه زیر پرده دین همراه با دیکتاتوری های گوناگون حاکم برای  حفظ  وضع موجود منافع مادی و قدرت  عرصه را بر عقل و اندیشه آزاد و منطقی و خلاق تنگ وبسته می کنند دوران سیاه معروف به قرون وسطی و عصر تاریکی که هزار سال طول(400تا1400 میلادی )

  می کشد  عصری که تفکر را فلج و خرافه را مقدس می سازند .

 


اندک اندک انسان جرعت می کند تا از گنجینه عقل و خرد و قدرت تفکر واندیشه خود  استفاده کند و از آن بهره مند شود. پس با پرسش آغاز می کند. جمود ویخبندان فکری را با شک وپرسش برای رسیدن به یقینی که پایه در واقعیات سخت زمینی داشته باشد میشکند . ایمان و یقین آسوده زیر سایه اوهام وجهل وخرافه  و تقدس ودین  را به نقد منطقی و رگبار پرسش می بندد . بر تاریکی ها نور آگاهی و بر جهل پرتو علم  می افشاند  و بدین ترتیب عصر روشنگری آغاز می شود و  انسان با تلاشی شگفت و تحسین بر انگیز در پرسه ای چند صد ساله
  به قدرت و حرمت و حقوق خویش بیش از پیش آگاه می شود و دست می یابد   

برای فهم درست و بکار گیری نقد در جهت روشنگری و بهبود  زندگی اجتماعی و فرهنگ سازی انسانی بخصوص برای ما ایرانیان و کل خاورمیانه عصر روشنگری در اروپا و اندیشمندان برجسته این دوران و روش کار و روشنگری آنها می تواند نمونه ارزشمند و پر باری باشد پیشنهاد می کنم با دقت بیشتری این دوران را مطالعه کنیم.

خلاصه در این دوران عقلانیت و روشنگری و انسانیت و علم و تلاش و تحول و اصلاحات و انقلابات و هنر و فرهنگ و تفکر  و .. جای باورهای کور و تقلید  و تقدس محض و جهل و جمد و سکون وسکوت و بندگی و بی حقوقی و.. را طی نبرد همه جانبه ای می گیرد. پروسه ای که در سال 1400 میلادی در ایتالیا جرقه می خورد و در ادامه در سالهای 1700 در فرانسه وانگلیس به نتایج بیشتری می رسد  وپس از آن در قاره جدید آمریکا و در ادامه خود پایه های بنا می کند که تا همین امروز و همچنان ادامه دارد.

آری ما بخصوص پس از تجربه و سر بر آوردن غول بنیادگرای اسلامی در اشکال و مکانهای گوناگون در قرن حاضر بشدت نیازمند نقد و روشنگری در همه زمینه های تاریخی فرهنگی فکری عقیدتی دینی مذهبی سیاسی اجتماعی اخلاقی روانی ارزشی و... هستیم 

این امریست که از آن گریزی نیست وهیچ چیز و هیچ کس را یارای مقابله با آن نخواهد بود. پس از این همه خون و رنج و رزم پروسه روشنگری و در همین مسیر و امتداد رسیدن به آزدی و حکومت مردمی و حقوق ذاتی بشری آغاز گشته است. گرچه این پروسه ای سخت سنگین و چند جانبه وپیچده و پر افت وخیز و گاهی طولانی است و هنوز در ابتدای راه می باشد اما توقف پذیر نیست پیش رونده و رو به رشد و بلوغ است .باید جهت مسیر را دید و با آن همراهی کرد بادها و چه بسا طوفانهای تغییر شروع به وزیدن کرده است. هشدار که هر که و هر چه در برابر سیر تحولات قرار بگیرد از جا کنده وپرتاب خواهد شد.

به عنوان نمونه به مصا حبه پسر 12 ساله مصری توجه کنید


مجاهدین در صحنه رزم و روشنگری

وقتی که بیش از نیم قرن پیش محمد حنیف نژاد بنیانگذار سازمان مجاهدین خلق ایران سنگ بنای تنظیم رابطه  را تضاد بین استثمار شونده واستثمارکننده و نه با خدا وبی خدا قرار داد سنگ بنای را گذاشت که تا هر زمان و هر جا که استثمار اقتصادی و اجتماعی ویا در هر شکل دیگری جود دارد معتبر و پا بر جاست . تا همین جا این حرف و عمل به آن یک حرکت روشنگرانه شجاعانه ونقد عملی جانانه ای بود نه تنها بر مذهب رایج و  واپس گرا وقشری بلکه بر چپ منجمد و تنگ نظر و عقب مانده آن روز و امروز جامعه ما و به دنبال  آن مسعود رجوی با اصل قرار دادن ضروت آزادی و حقوق بشر و حاکمیت مردم و برابری زن ومرد و رهبری زنان  و جدایی دین از دولت و حاکمیت مردم  و پذرش پیشرفتهای علمی و تکاملی در همه زمینه ها بویژه در امر مبارزه و تکامل و بهره برداری از انها در جهت پیش برد امر  مبارزه  برای  تحولات فردی واجتماعی و..همه و همه ادامه مبارزه و روشنگری های است که بی تردید در جامعه ما و امروز با کوچک و نزدیکتر شدن جهان در سطح منطقه و فراتر از آن نقش بسزای داشته و دارد  اینها بخشی از دوران رنسانس ما بوده وهست . از قضا یکی از دلایلی که حاکمان وضع موجود جهان نمی خواهند  مجاهدین در عراق و در منطقه و یا اصلا سر به تنشان نباشد همین  حضور تاثیر بر انگیز اندیشه ها  و برداشته های مترقی و تکاملی و در عین حال دمکراتیک آنها  می باشد .

مجاهدین البته گل بی عیب نیستند ازآسمان نازل نشده اند بخشی از تاریخ  و فرهنگ و جامعه ایران هستند وانسانهای نسبی هستند وحتما باید مورد پرسش و نقد وبررسی قرار گیرند می توان با آنها در هر زمینه ای اختلاف نظر داشت مخالفت کرد و...

مجاهدن همچنین طی سالیان و همواره هر جا فرصت یافته اند دیگاه ها ونظرات فلسفی و سیاسی و اقتصادی و اجتماعی وتشکیلااتی و.. خود را بیان کرده و می کنند و همینطور به نقد و انتقادات واقعی پاسخ داده و می دهند بنظر من در این زمینه یکی از پر کار ترین نیروهای سیاسی ایران بوده و هستند .حتی آنگاه که در سلولهای زندان دیکتاتوری سلطنتی بودند به اطلاعیه جریان اپورتونیستهای چپ نما پاسخ داده وضمن آن مواضع خود را با متانت و پختگی و اصولی بیان می کنند.یا همچون سالهای 1357 تا 1360 هجری اگر در فضای مسالمت آمیز فرصت کار تئوریک پیدا کنند بسیار حرفها برای گفتن دارند از جمله بحث های تبیین جهان مسعود رجوی در میان دنشجویان که براستی در آن زمان فضای داشگاه و جامعه را تحت تاثیر قرار داده بود یا مصاحبه های مسعود رجوی در رابطه با نیروهای سیاسی موجود آن روز و ارتجاع حاکم  در نشریه مجاهد و کتابها ونشریات گوناگون و اتحادها و انتقادها و نزدیکی ها و دوری ها با نیروها و..که خودش یک تاریخ زنده و موجود و در دسترس  است بخصوص برای نسل جوان که خوب است به آن مراجعه شود. و تا همین امروز با وجود شرایط فشار ولی همواره نشست و پاسخ گوی و....هست.

اما این درست است که هیچ کس وهیچ چیز و هیچ گاه از دست نقد وپرسش و بررسی و ارزیابی در امان نخواهد ماند. همه روزی زیر ذره بین قرار خواهیم گرفت. ولی باید حساب ناسزا و دروغگو را از نقد و منتقد جدا کرد ونقاب از چهره تهمت زننده گان برداشت. حاصل کار منتفدین دروغین دامن زدن هر چه بیشتر به دروغهای بیشرمانه است که پیشتر از آنها رژیم شیاد آخوندی برای از میان برداشتن مقاومت بیان کرده است.  

اما هشدار هشدار آنانیکه به هر دلیل و بهانه ای نابودی  وحذف مجاهدین را خواستارند نه دمکراتند نه روشنگر نه مبارز نه صلح طلب نه خردمند  نه مترقی نه آزادی خواه نه مسالمت جو نه مصلح ونه.... هر که
می خواهند باشند
 

این حجم از دروغ ناسزا تهمت فحاشی  سانسور و.. ..طی دهه ها و از همه طرف بر علیه  نیروی که همواره دراپوزوسیون و زیر شدیدترین فشارهای همه جانبه و در عین حال مبارزترین نیروی  موجود بوده وهست و از طرف دیگر صبوری وهشیاری مجاهدین در برار باران دروغ  و گاهی پاسخ کوتاه و ناگذیر دادن  واقعا گاهی حیرت آور وعبرت آموز است ای کاش می شود همه این  ناسزاها را برای تاریخ یک جا جمع کرد تا دید این خروارها گند گاو چاله دهان در این شرایط خطیر تا کجا بی شرمانه و نابکارانه خواسته یا ناخواسته سنگ در راه تغییرات اساسی می اندازند  . بی تردید این گرد وغبار ها فرو می نشیند و هوای مه آلود آفتابی خواهد شد واین همه بر دانش و تجربه و توان ما می افزاید. انسانهای که آگاهانه اراده کرده اند تا خود و وضع موجود را تغییر دهند می توانند در هر شرایطی راه یابند و به پیش روند بالاترین سرمایه و ارزش همانا انسان و توان انسانیش می باشد.

منوچهر مرعشی

15-07-2013

 

 

 

 

 

 

 

     

 

 

 

 

 

 

 

۱۳۹۲ تیر ۱۲, چهارشنبه

بنیادگرای اسلامی همچنان تهدید اصلی است



در برابر انقلابات و جنبش ها ی اجتماعی  در منطقه ما که اساسا خواسته های دمکراتیک و برابری طلبانه ای را دنبال می کنند علارغم پیچیدگی ها و دخالتها و گوناگونی مسائل موجود اما یک تهدید اصلی و آشکار هر روز خود را آشکارتر می نماید و آن خطر بنیادگرای اسلامی در همه نوع آن است.شناخت  و طرح  و پرداختن به این پدیده در جهت رفع و دفع آن ضامن پیشرفت و جهت گیری تکاملی این حرکتها بسوی تغییر و تحولات دمکراتیک به سود اکثریت جامعه خواهد بود. نباید انبوه مشاکل  و انواع موانع ما را بدام فریبکاران گرفتار کند و به بیراه برویم. درست که جهان سود و سرمایه و همچنین دیگران  هم در این منطقه منافع خود را دنبال می کنند وبه در پی بقدرت رساند نیروهای خودی هستند اما در این صحنه نبرد چند جانبه ضمن حفظ هوشیاری همه جانبه و استفاده احسن از تضادها و وحدت های موجود  ما نباید  دست وچشم و گوش و هوش از حل معضل دوران که همان پدیده ضد انسانی زندگی ستیز زشت و پلید بنیادگرای اسلامی است بر داریم این آن  قطب نما وخطی است که با وجود همه شبهات و معضلات و سایه روشنها و کوره راها به ما کمک می کند که  گم و گیج نشویم و بی توجه به سازها و آوازها و سرابهای فریبنده در طی مسیر می توانیم به مقصد اولیه که آزادی و حقوق انسانی است برسیم  .

هر گونه جهت گیری سیاسی  وحرکت اجتمایی  و روشنگری فکری وفرهنگی و دگرگون کردن ارزشهای پوسیده و اسارت بار و... همه و همه حداقل در کل منطقه خاورمیانه باید بسمت  برداشتن سد و بختک  هزارو چند صد ساله ارتجاع مذهبی  باشد.

خوشبختانه در این مقطع زمانی امکان حل ریشه ای بنیادگرای اسلامی برای ما پیش آمده است . انقلاب در ارتباطات و آگاهی ها و ارزشها با تولد اینترنت و رسانه های ماهوارهای و...در نتیجه کوچک شدن جهان و نزدیکتر شدن هر چه بیشتر انسانها با همه فرهنگ و دانش وارزشها ی غنی و سرشار خود  به یکدیگر و در نتیجه احساس دوستی و همگونگی و همسانی هر چه بیشتر و...

از طرفی جمع بندی و چکیده تلاشها و شکستها و پیروزهای گوناگون بشری در چند صد سال گذشته و بخصوص یک قرن اخیر وآشکار شدن اهمیت ضروری  وحیاتی آزادی و حقوق بشر و رعایت حرمت و ارزش تک تک انسانها ( علارغم هر گونه تفاوتی) و...

باضافه تجربه پیش روی حکومت دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران همه و همه زمینه نبرد و پیش روی و در نهایت پیروزی را در برابر ما قرار داده است . برای رسیدن به آزادی و حقوق انسانی و تغییرات دمکراتیک ودر نهایت تحولات پایه ای چاره ای جز کنار زدن بنیادگرای اسلامی در این مقطع زمانی نداریم  عقبگرد نداریم حرکت به پیش و رو به آینده است.

جنبش مجدد و متداوم مردم مصر پایداری وپیش روی مردم سوریه هوشیاری مردم تونس و لیبی و... همه امید بخش است .

بنظر می رسد جوانان زنان و همه زحمتکشان منطقه ما با پذیرش مسئولیت و فداکاری و دلیری و دانایی و هوشیاری و  صبوری در میدان نبرد پا بر جا مانده اند و کاروان انقلاب را به پیش می برند از صمیم قلب و با تمام وجود برایشان آرزوی پیروزی می کنم دست تک تک شان را می فشارم و به همه آنها افتخار می کنم.

  منوچهر مرعشی

03-07-2013

 

۱۳۹۲ تیر ۴, سه‌شنبه

پنج قاره زیر یک سقف


 

 

در گردهمایی بزرگ مجاهدین و یارنشان در ویلپنت http://www.hambastegimeli.com/index.phpoption=com_content&view=article&id=42648:2013-06-23-19-44-41&catid=21:2010-01-17-21-49-36&Itemid=366 آنچه در اولین نگاه توجه مرا جلب کرد گوناگونی و تنوع شرکت کننده گان بود. ملیت ها نسل ها طبقات اقشار نمایندگی ها و افرادی با اندیشه ها و مواضع سیاسی و اجتمایی متفاوت همه و همه در زیر یک سقف جمع شدن حکایت از یک نخ نبات و پیوند نامرعی انسانی دارد حکایت از آن دارد که خواسته ها واهداف ما درست  حقیقی بجا و همه گانی است فرا تر از مرزهای جغرافیای نژادی عقیدتی و حتی  طبقاتی است ما در نبرد مان برای آزادی و حقوق انسانی  تنها نیستیم جهانی از آزادیخواهان و ترقی خواهان را هم راه داریم  . اما آن نیروی محوری که با فداکاری و تلاش بی وقفه و  کار جمعی توان خلق و مادی کردن چنین گرد آوری را دارد بدون تردید گوهر پر بهاِء  و سرمایه ارزشمندی نه تنها برای ما ایرانیان در این مقطع زمانی بلکه برای جامعه بشری است. آنان که براستی درد تحول و دگرگونی در احوال امروز مردم ایران از دیکتاتوری مذهبی به حکومت مردم بر مردم و رسیدن به حداقل حقوق بشر را دارند و یا در چشم انداری وسیع تر جهان غیر عادلانه امروز را نمی پذیرند نمی توانند بر این دارایی انسانی که حاصل و بر آمد تاریخی رنج و رزم و شکست و پیروزی و تفکر و جمع بندی و خرد جمعی و ...همه ماست و بنا برین همچون بسیاری دست آوردهای دیگر بشر در هر کجای جهان که باشد و توسط هر کس و کسانی هم که خلق شده باشند متعلق به همه انسانهاست  چشم بپوشند.

نه تنها باید به وجود چنین نیروی مفتخر و سر بلند بود بلکه باید با تمام وجود آن را حفظ و نگهداری کرد و با یاری  وهمراهی و همکاری و همبستگی بر این سرمایه و نیرو افزود  تا در نبرد برای آزادی و حقوق بشر با دیکتاتوری مذهبی حاکم بر ایران در عمل جدی بکار آید . آنگاه که در جامعه ای همچون جامعه امروز ایران ما شرایط اقتصادی و اجتماعی وسیاسی و.. به حالت بحرانی می رسد وتضادها در اوج خود به درجه آشتی ناپذیری رشد می کنند نیرو ویا نیروهای باید باشند تا تحول را رغم بزنند  این نیروها هر چه متکامل تر باشند  تحولات می تواند عمیق تر وانسانی تر صورت  بپذیرد. وجود نیروی سازمان یافته مترقی در شرایط عینی آماده تحول ضرورتی حتمی است در غیر این صورت تغییر و تحولی به نفع جامعه انسانی رخ نخواهد داد و بحران  به رشد جامعه منجر نخواهد شد. در تمام جوامع بشری و در طول تاریخ چنین بوده و خواهد بود این یکی از قوانین حاکم بر  حرکت جامعه انسانی می باشد . دستی از آسمان بیرون نخواهد آمد ما فرشتگان پاک وکاملی نیستیم تغییرمطلوب خودبخودی و بی بهاء نیست . نیروهای  موجود ما همین است که امروز در صحنه عمل جدی داریم  تضعیف و تخریب و برباد دادن این دارایی ها  

کمک به ادامه وضع موجود است .  

وجود انسانهای که تمام زندگیشان در مبارزه خلاصه می شود و بطور حرفه ای  کار اصلیشان تلاش شبانه روزی برای دگرگونی است و مهمتر آنکه از برنامه های مترقی بر خوردار هستند( از جمله همین برنامه ده
  ماده ای خانم مریم رجوی http://www.besoyepirozi.com/index.php/component/allvideoshare/video/latest/03041392-1001 ) در این شرایط سرمایه ارزشمندی  دردست مردم ایران در جهت تغییر وضع موجوداست . قدر آنچه را که امروز و همین حالا داریم بدانیم  تا بتوانیم از آن به بهترین وجه بهرمند شویم .  

آری زیر سقف آزادی و ارزشهای مشترک انسانی می توان انسانهای تمام قاره ها را یک جا جمع کرد بشرط آنکه نیروی گرد آورنده عمیقا آزادی خواه باشد و این را درعمل جدی مبارزاتی پیشاپیش ثابت کرده باشد .  این آن چیزی بود که زیر سقف سالن ویلپنت با همت و حضور مجاهدین به وقوع پیوست .

 منوچهر مرعشی
23-06-2013

 

 

 

۱۳۹۲ خرداد ۱۸, شنبه

چکیده ها
 
در روابط ومناسبات انسانی :
 
 
هر فرد نه رقیب بلکه یاردیگری است.
 
انسانها یکدیگر را نه حذف  که بالا می کشند.
 
 دوستی جای دشمنی و مهر جای کینه را می گیرد.
 
 منافع فرد و جمع یکسان  وهم جهت  است.
 
 هر نوع استثماراز جامعه رخت بر می بندد.
 
اعتماد بیکدیگر در زمین جمع هر روز بیشتر ریشه می دواند.
 
حضور دیگری نه موجب ترس که باعث امنیت است.
 
حقیقت شیرین  می شود و راستی رواج می یابد.
 
خانواده حقیقی بزرگ انسانی ایجاد می شود.
 
منوچهر مرعشی
08-06-2013
چکیده ها
 

سعادت و خوشبختی وآرامش ما در گرو یکدیگر است.

آزادی شکوفه آگاهی و رهایی میوه آزادی است.
تولد و زندگی و مرگ ٣ کلمه در ١ معنی هستند.
رشد و دانش دیگری بر من می افزاید.
 
منوچهر مرعشی
١٨-٠٦-٢٠١٣

۱۳۹۲ خرداد ۹, پنجشنبه

اشاره ای به گوشه ای از تاریخ مبارزات مردم آمریکا 4


پیروزی و کسب استقلال

ارتش سری

در سالهای 1678 در نیویورک ارتش سری شکل گرفته بود که رهبریش در دست جورج واشنگتن بود این افراد با رخنه در دستگاه نظامی و امنیتی انگلیس اخبار و اطلاعات ضروری را به رزمندگان می رساندند یکی از این افراد تاجر مورد  اعتماد انگلیسیها بود با اسم رمز کاپر جونیر و گروهش که نقش مهمی در  اطلاعات رسانی داشتند
فرانسه که اکنون در کنار جورج واشنگتن قرار گرفته است  قرار است که مورد هدف نظامی انگلیس قرار گیرد . ارتش سری به واشنگتن خبر می دهد که نیروی دریایی انگلیس در صدد یک حمله سنگین به  نیروهای ناوگان فرانسه هستند 
جورج واشنگتن با اشراف به این خبر پیش دستی کرده و با ارتشش که باز سازی  نظامی و روحی شده و از پشتیبانی فرانسه برخوردار است برای متوقف و منحرف کردن نیروهای انگلیسی و سر انجام حمله نهایی بسوی نیویورک حرکت می کند با رسیدن خبر حرکت  واشنگتون انگلیس از حمله به فرانسوی ها خوداری می کندو در لاک دفاعی فرو می روند  در این زمان نیروهای انگلیسی در نیویورک تحت محاصره  هستند و منتظر رسیدن کمکم  از انگلیس  می مانند جنگ اما در انگلیس اکنون ناخوشایند و غیر مردمی  شده است و برای دولت پر هزینه  همه چیز دارد بسود مردم آمریکا می چرخد .

هم زمان بخشی از نیروهای نظامی مردمی در نیویورک  به فرماندهی پل مارتین که از 15 سالگی و در تمام مراحل با ارتش مردمی بوده است و 400 نفر نیروی رزمنده پبشتاز منتظر علامتی در طرف ارتش جورج واشنگتن هستند تا حمله نهایی را آغاز کنند. لحظه تحقق رویا به واقعیت فرا می رسد اکنون ارتش مردمی با طی همه مراحل پر
رنج به رشد و بلوغ و آمادگی لازم رسیده است ومجهز به سلاح های مناسب  و روحیه بالی رزمندگی و برخوردار از پشتیبانی فرانسوی ها  به پیش روی های خود به سمت هدف و شهر اصلی یعنی نیویورک برای اتمام کار ادامه می دهد.

  در ماه اکتبر 1781 ا کنون 6 سال از جنگ http://en.wikipedia.org/wiki/American_Revolutionary_War برای استقلال گذشته است
 تصمم نهایی را باید رهبری ارتش می گرفت جورج واشنگتن لحظه مناسب را شکار می کند
در 14 اکتبر 1781 حمله پل مارتین با 400 نیرویش با یک علامت به 9000 نیرو ی  نظامی انگلیسی روحیه باخته ومحاصره شده  در  بندرگاه نیویورک آغاز می شود نیروهای نظامی انگلیسی فرو می ریزند و تحمل شکست  شد و آتش بس می دهند. در این نبرد 34 نفر از دوستان رزمنده نزدیک پل مارتین کشته و زخمی می شوند.


  دو روز بعد  نیروهای محاصره و تسلیم شده انگلیس در بندرگاه نیویورک حاضر به مذاکره می شوند
بریتانیایی کبیر  که   شکست ناپذیر بنظر می رسد و با تکیه بر نیروی  مجهز و ماهر نظامیش ابر قدرت جهان بود در برابر نیروی ارتش  مردمی معولی   شکست می خورد.

سر انجام در 13 آوریل 1789 جورج واشنگتن  به عنون اولین رائیس جمهور آمریکا  به عنوان کشوری مستقل با قانون اساسی  جدید انتخاب می شود

می گویند ارتشی که از مردم معمولی شکل گرفته بود طی 6 سال با انگیزه و رهبری و سازمان دهی و  آموزش و  سلاح و  پشیبانی و پایداری و... غیرممکن را ممکن کرد و اولین ارتشی مردمی بود که در یک رودررویی نظامی در برابر قویترین ارتش جهان آن روز به پیروزی  واستقلال دست یافت .
البته با پراخت بهای لازم که  25 هزار جان رزمنده در نبرد تنها بخشی از آن بود

منوچهر مرعشی
30-05-13


برای مطاله بیشتر به تاریخ مستند آمریکا مراجعه کنید

http://www.youtube.com/watch?v=0TTFXrnm7r4
 

۱۳۹۲ خرداد ۷, سه‌شنبه

اشاره ای به گوشه ای از تاریخ مبارزات مردم آمریکا 3

باقی مانده ارتش مردمی با فرمانده هانشان  از شهر ها  بسوی مناطق جنگلی  و غیرمسکن عقب نشینی کردند تا خود را بازسازی کنند. تاکتیکها و نیروها و مناطق و سازمندهی و.. همه تغییر کردند. از جمله تیراندازن  ماهر وکار کشته ای که بخوبی مناطق را می شناختند به ارتش جدید جورج واشنگتن پیوستند که معروف ترین آنها فردی خود ساخته بنام دانیل مورگان بود که می گویند در ابتدا مردی شراب خوار و قمار باز بوده ولی در زمان و شرایط مناسب  تبدیل به کاری ترین فرمانده 500 نیرو تک تیراندازماهر و پیش آهنگ ارتش مردمی  شد.
از طرف دیگر  انگلیس مصمم است که از شر انقلابیونی که جرعت به چالش کشیدن ابر قدرت زمان را برای استقلال و آزادی کرده اند خلاص شود. بنابر جنرال جان بگون  فرمانده نیروهای انگلسی در آمریکا نیروهای نظامیش را با فرمانده ها ی مجرب  و ارتشی 8000 نفری مجهز و متحرک ازطرف کانادا در پی نابودی شورشیان  در امتداد رودخانه هادسون به سمت جنوب می فرستد   در این میان البته نظامیان انگلیسی نیروهای محلی و راه بلد را از جمله تعداد سرخ پوست را هم بکار می گیرند تا در  همه جا نیروهای مقاومت را تعقیب کرده کشته و یا به تسلیم وادارند.
نبرد در امتداد رودخانه ها و در جنگل ها ادامه می یابد . تیراندازن ماهر و پیشاهنگان  مقاومت  که آشنا و مسلط بر منطقه بودند  و درعمل و در میدان نبرد آموزش دیده بودند و مجهز به سلاح شکاری آلمانی بودند از راه دور و پنهانی ابتدا راه بلدهای محلی نیروهای دشمن را در مسیر راه مورد هدف قرار می دهند و از پا در می آورند و سپس افسران  ارتش در صحنه  را نشانه می روند و نقش بر زمین می کنند بدین ترتیب ارتش بدون را هنما و  بدون سر انگلیس را زمین گیر می کنند و  در هر حمله از طرف رزمندگان مسلح تلافات انگلسیها  چند برابر بیشتراز قبل می شود
    پس از شکستهای پیاپی جنرال سیمون فرزیر برای تقویت روحیه و تفییر تعدال قوا فرماندهی نیروهای انگلیسی در صحنه  می شود ولی وی بزودی  توسط یکی از ماهرترین تک تیراندازان دانیل مورگان کشته می شود و در نقطه  نیروهای نظامی انگلیس در منطقه فرو می ریزند.

اکنون در سال 1777 از جنگ برای استقلال 2 سال می گذشت و نیروهای دشمن در دل مناطقی که پیشاهنگان مردمی حضور داشتند شکستهای زیادی را تحمل شدند با هدف قرار گرفتن و کشته شدن بالاترین فرمانده نظامی انگلیسی در صحنه  توسط تک تیراندازان پیش آهنگ و از هم پاشیدن نظامیان  انگلسی در مناطق محل نبرد
جنرال بوگون فرمانده نیرو های انگلیس  عقب نشینی کرد و حاضر به مذاکره با رزمندگان می شود  و نیروهایش عقب می نشینند

فرانسه رقیب استعماری انگلیس آن زمان  با دیدن تغییر نسبی تعادل قوا و مشاهده پیروزهای ارتش مردمی آشکار و پنهان جانب ارتش جنرال جورج واشنگتن را گرفت و می خواست که جنگ نه تنها در زمین بلکه در دریا هم گسترش یابد تا نیروهای دریایی فرانسه بتوانند از رزمندگان آمریکای  در مقابل انگلیس پشتیبانی کنند

     زمستان سخت
برای جورج واشنگتون و ارتش او زمستان سختی در پیش بود که به مراتب گذر از آن سخت تر از نبرد رو در رو با دشمن بود 14 هزار رزمنده در عرض 14 روز اقدام به ساختن 900 کلبه دردره فاکس در پنسیلوانیا  برای محل اقامت و سرپناه خود کردند.  عدم پشتیبانی لازم و کافی از رزمندگان توسط پشیبانان کمبود غذا و امکانات هم زمان با شیوع بیماری واگیر سرخک  ارتش  را زمین گیر و ویران  کرد. سر انجام با تلاش و ریسک پذیری پزشکان و با کمک  از تجربه رزمندگان سیاه پوست  مقاومت از طریق انتقال خون و واکسینه کردن به شیوه آن زمان جلو بیماری  سرخک و مرگ میر ناشی از آن را می گیرند  


بازسازی نیروهای رزمند

پس از نبرد با بی جایی و گرسنگی و بیماری  جورج واشنگتن   با کمک  و کشف توانای های
Baron  Von Schrordr
   فردی بنام برون ون اسخرودر که می گویند تمایلات هم جنسگرای داشته  با نظم  ونظافت و بهداشت  وآموزش ودانش  وسلاح های جدید اروپایی ارتش  بیمارو نیم جان را بازسازی می کند ارتش جان تازه می گیرد ومهمتر از همه با روحیه رزمندگی بسیار بالاتر از قبل  آماده نبرد رودررو و نهایی می شود......
در این میان می گویند بخصوص در این شرایط  نقش رهبری جورج واشنگتن برای حفظ نیروها وزنده نگهداشتن امید و آمادگی برای فداکاری  وپایداری و آمادگی روحی برای ادامه نبرد بسیار برجسته وتعیین کننده بود

منوچهر مرعشی
28-05-2013
 

۱۳۹۲ اردیبهشت ۳۰, دوشنبه

اشاره ای به گوشه ای از تاریخ مبارزاتی مردم آمریکا 1-2

120 سال پس از کشف اتفاقی قاره آمریکا توسط دریانورد ایتالیای کریستف کلمب در سال 1610 یک کشتی انگلیسی که یکی از سرنشینان آن یک کشاورز 25 ساله ای بنام   Johan Ralph بود در ساحل شمال آمریکا پهلو می گیرد و سرنشینان آن به قصد رسیدن به طلا و ثروت وارد شهرک /Jamestown   که  500 انگلسیی قبل از آنها  در محله سرخ پوستها برپا کرده بودند می شوند http://en.wikipedia.org/wiki/Jamestown,_Virginia. آنها در آنجا به طلایی نرسیدند بلکه با شهری ویران و 60 ساکن  گرسنه مواجه شدند وا زطرفی در میان 20000 سرخ پوست  محلی  که تازه واردان  را مهمان ناخوانده  و دشمنانی می دانستد که به قصد غارت و قتل و برهم زدن زندگی و معاش آنها هجوم آورده بودند. می گویند 70درصد کسانی که به قصد سعادت و زندگی بهتر خطر سفردو ماه ای  عبور از اقیانوس اطلس  و رسیدن به سرزمین موعود را می کرند  در قاره جدید به دلایل مختلف عرض یکسال جان خود را از دست می دادند. جان رالف اما با نقش بهتری آمده بود  وسر انجام  با دختر ریس قبیله  بنام پوکاهانتس.  
که در موردش نوشته و فیلم هم ساخته اند ازدواج می کند . 
 http://en.wikipedia.org/wiki/Pocahontas

تنباکو کشف جدید ثروت
 
 تنباکو که مورد درخواست دولت و تجار انگلیس بود و در آب و هوای مناسب آمریکا می رویید در دستور کارJohan Ralph  قرار گرفت وی که در ارتباط با دولت انگلیس  بود و با اسپانیا  که آن زمان رقیب استعماری انگلیس بود و بخصوص جنوب آمریکا را زیر سلطه  داشت  و کشت و تجارت جهانی تنباکو را در اختیار خود داشت نیز بصورت رمز آمیزی  همدست بود کشت تنباکو همه گیر شو و Johan Ralph  بسرعت به تاجر بزرگی تبدیل شد. شهرک jamstown   در عرض دو سال به اولین شهر عظیم آمریکا تبدیل شد و در سالهای بعد جمعیت ویرجینیا به 20000 سکنه می رسد. Johan Ralph  با همسر سرخ پوستش Pocahontas  به  انگلیس بر می گردد و به جشن و تبلیغ آمریکای شمال می پردازد  و در مدتی کوتاه در سرزمینهای وسیعی ازایالت ویرجنیا ی آمریکا کشت تنباکو و جمعیت گشترش یافت و در حدود یک قرن و نیم تبدیل به تجارت اصلی در اقصاد آمریکا شد  در حدی که آمریکای آن روز بر اساس تنباکوشکل گرفت  که عمدتا به
انگلیس صادر می شد  .


در همین جا لازم است به گروهای مذهبی هم اشاره کرد که  10 سال بعد(1620سال ماه آوریل) با کشتی معروف به'MayFlower http://en.wikipedia.org/wiki/Mayflower با همه خانواده و دار و ندار خود وارد سرزمین جدید شدند  این  19 خانواده در کنار رودخانه هادسون در نزدیکی سرخ پوست ها سکنا گزیدند بسیاری از آنان در ابتدا بر اثر سرما و بی غذایی جان سپردند اما با کمک سرخ پوستان شیوه زندگی در دنیای جدید را آموختند و حیات خود ادامه دادند تا جایی که می گویند 1 دهم آمریکای های امروز نسبشان به آن خانواده ها بر می گردد. برای ایشان که دین و  آزادی های مذهبی  و تبلیغ عقیده هدف اصلی بود  با سرخ پوستان آمریکای  تا آنجا از در دوستی در آمدند که گاهی  در برابر مهاجمان  انگلیسی وخارجی که  با مردم محلی دشمنی می کردند برای حفظ بقاء  خود هم پیمان و همرزم می شدند . سرخ پوستان با آنکه خدا و دین و تمدن تازه واردان را نداشتند و نمی شناختند ولی آیین و رسوم و ارزشهای خود راداشتند که ناشی و هم آهنگ با طبیعت و شیوه زندگیشان بود و  مردمی اهل دوستی وفادار به پیمان و درستکار بودند.
 
قاره ای وسیع و غنی و بکر
 
آمریکای که به سرزمین فرصت ها مشهور شده بود  و برخوردار از زمین ها منابع زیر زمینی(طلا و نقره و جواهر و..) جنگلها و دریاها وحیات زیست محیطی گوناگون وغنی  و وسیعی بود سرزمینی بکر و جذاب وسرشار
بزودی پس از پخش خبرهای تجارت تنباکو و... مردمانی از همه قاره اروپا  بخصوص انگلیس ایرلند آلمان هلند فرانسه و..و بعدتر از جاهای دیگرجهان به دلایل و با انگیزه های متفاوت به این دنیای نو سرازیر شدند.جمعیت و شهرها و روستاهای آمریکا به سرعت 13 کلونی افزایش یا فت .اروپای های تازه وارد با خود اقتصاد و چهر آمریکا را دگرگون کردند جاذبه این دنیای جدید هر روز بیشتر و بیشتر می شد.
 
دولت استعمارگر انگلیس
 
در این میان اما دولت فخیمه انگلیس خود را حکم ران و مالک این سرزمین نو می دانست و  با زور نظامی اخذ مالیات و باج و خراج می کرد و قوانین خود را از چند هزار کیلومتر آنطرف اقیانوسها بر 13 کولونی
آمریکا جاری وساری می کرد.بر ورود و خروج کالاها مالیات می بست و عمده صادرت و واردات  را در اختیار داشت انگلیس آقا و استعمارگر اهالی آمریکای شمالی بود.
 
برده داری
 
تجارت برده از قاره آفریقا به آمریکای شمالی هم در این زمان یکی از پردرآمد ترین تجارتها بود. می گویند یک چهارم ملیون از ساکنان آفریقا  در طی سالهای 1700 تا 1800   بزور و به عنوان برده به آمریکا آورده  بودند  10 در صد مردم بوستون آن زمان 
سیاه پوست آمریکای بودند.
 
 
آغاز اعتراضات خیابانی
 
شهر بندری بوستون در این زمان از شهر های مهم تجاری  و فرهنگی و..بود  در این شهر تضادها و شدت فقر و بی حقوقی  با ثروت و قدرت حادتراز جاهای دیگر بود می گویند در برابر هر چهار شهروند بوستنی یک نظامی
سرخ پوش انگلسیی در شهر حظور داشت.
در 5 مارس 1770 مردم بوستون در اعتراض به بیکاری و مالیاتهای سنگین که موجبش را دولت انگلیس می دانستند  در  خیابان kingstreet دست به اعتراض زدند. سرخ پوشان سکوبگر انگلیسی به روی معترضین بی سلاح آتش گشودند5 نفر کشته و تعدادی زخمی بجا می ماند. بوستون بی تفاوت و ساکت ننشست ایستاد و روشن گری کرد.
در میان تظاهرکننده گان یک شاعر بنام Silver Smith و یک تاجر و سیاستمدار رادیکال بنام   Paul Revere حضور داشتند که این واقعه را با شعر و نوشته به تصویر کشیدند و خبربا عنوان قتل عام در رسانه های آن روز به سرعت از طریق مطبوعات و
پستچی های مخصوص شب رو که اداره کننده و مبتکرآن بنیامین فرانکلین بود خبر به  گوش آمریکا و جهان رسید.
انگلیس  تحمل مخالفت نداشت و مصمم بود هر گونه شورشی را سرکوب کند .دستور در نطفه خفه کردن هر گونه مقاومتی بخصوص از نوع مسلحانه را تا اطراف شهرها گسترش داد
 
شروع مقاومت مسلحانه
 
 درشهرها ودهکده ای ایالت ماساچوسا میلشیاهای مردمی(مردان 16 تا 50 سال باید از نظر نطامی آماده باشند در زمان لازم از محل خود دفاع کنند)   که برای دفاع از خود خانواده محله روستا و شهر شکل گرفته بوند  به نیروی نظامی مردم در برابر انگلیس رشد کردند. مقاومت مسلحانه  مردمی در برابر ابر قدرت آن زمان  در جاهای مختلف شکل می گرفت و قد می کشید . امری که برای بریتانیای کبیر که آفتاب در سرزمینهایش غروب نمی کرد غیر قابل تحمل بود دولت فخیمه نیروی کمکی فرستاد و به نیروهایش دستور داد شورشیان را که آنها را
اوباش می نامید در هرکجا تعقیب کنندو بکشند و خلع سلاح کنند و به تسلیم و همکاری وادارند.
خبر تعغیب شورشیان توسط نظامیان انگلیسی از طریق خبررسانان مردمی به گوشه اهالی می رسید و مردم مسلح دست به مقاومت می زدند.
درسحرگاه 29 آوریل سال 1775 در 20 مایلی بوستن  60 چریک نیم وقت  مسلح به فرماندهی  کشاورزی بنام جان پارکر با حدود 15  نفر از بستگانش که از سلاح و آموزش بالای برخوردار نبودند ولی انقلابی و آزادیخواه و دلیر و فداکار بودند در مقابل 900 مرد مسلح حرفه ای آموزش دیده ابر قدرت جهان آماده دفاع از محل زندگی خود بنام  Lexinton در کولونی ویرجینیا در برابر هم صف بسته اند. در همان  دقایق  اول میلشیای مردمی 8 کشته و 10 زخمی می دهد و پراکنده می شود. خبر به اطراف می رسد  خبر اهالی اطرف را  در برابر انگلیس متحد و مصمم تر می کند. مردم وچریکها یشان متحد می شوند  به نیروهای انگلسیی در راه بازگشت به بوستنون در میان جنگلها از طریق کمین و تاکتیک های مناسب تلفات جانی و نظامی سنگینی وارد کردند.
 نبرد مسلحانه از آن پس  نه تنها خاموش نشد بلکه در جای جای آمریکا در برابر استعمارانگلیس گسترش 
یافت و شعله ور تر  شد.

نقش آفریقای-آمریکای ها
سیاه پوستان از همان ابتدا  با شرکت در اعتراضات  بوستون و در نبرد مسلحانه در کنار جان پارکر در لکزینتون  و بعدا در ارتش مردمی به رهبری جورج واشنگتن در ساختن در استقلال و در آزادی آمریکا نقش روشنی داشتند نه تنها با کار طاقت فرسا به عنوان برده بلکه در اعتراضات در نبرد مسلحانه  وبعد ها در فرهنگ  در هنر  درموسیقی در مبارزات مدنی و سیاستی ...
البته آنها پرسه طولانی و پر رنجی را تا رسیدن به حقوق شهروندی برابر طی کردند که بماند.
 
 
 اولین کنفرانس قاره ای در فیلدافیا
 
در 5 سپتامبر 1774 نمایندگانی(56 هیئت) از13 کلونی(نیویورک و نیوانگلند و ویرجینیا و ....) سراسر آمریکا  در فیلدافیا گرد  هم آمدند .در میان آنها افراد شناخته شده ای چون جان آدم http://en.wikipedia.org/wiki/John_Adams وپاتریک هنری http://en.wikipedia.org/wiki/Patrick_Henry و جورج وشنگتن http://en.wikipedia.org/wiki/George_Washington هم حضور داشتند.
در این کنفرانس اگر چه اکثریت خواستار صلح با  انگلیس بودند ولی دستاورد مهم  این نشست همبستگی بین ایالت ها  و تاکید بر آمریکای بودن همه در درجه نخست بود و حمله به یک کلونی را حمله به همه کلونی ها  می دانستند.
ادامه دارد
منوچهر مرعشی
20-05-2013


قسمت 2

 در طی چند سال به سرعت مقاومت در برابر استعمار انگلیس به شکل قهر آمیز گسترش و تا حد یک ارتش توده ای رشد می یابد. رهبری این ارتش توده ای http://en.wikipedia.org/wiki/Continental_Army در دست زمین داری بنام جورج واشنگتن است . این ارتش پس از بیرون راندن نیروهای نظامی انگلیس از شهر بوستون حالا در ماه جون 1776 بسوی شهر بندری نیویورک که در آن زمان 20000 نفر جمعیت داشت و دروازه ورود به آمریکای شمالی محسوب می شد و از همه جهات شهر مهمی بود به قصد آزادی شهر از دست نیروهای نظامی انگلیس عازم  نیویورک است.


کنفرانس اضطرای در فیلدافیا

2 جولای 1776  نمایندگانی از ایالت مختلف در فیلدافیا نشستی فوری برگذار می کنند که افراد رادیکای هم چون بنیامین فرانکفورد http://en.wikipedia.org/wiki/Benjamin_Franklin و تماس جفرسون http://en.wikipedia.org/wiki/Thomas_Jefferson و جان آدم  نیز در آن حضور داشتند در این نشست استقلال کامل آمریکا از انگلیس خواسته می شود ودر 4 جولای مفاد اعلامیه معروف استقلال http://en.wikipedia.org/wiki/United_States_Declaration_of_Independence طرح و تصویب و اعلام می شود .
علاوه براصل استقلال مهمترین اصل اعلام شده بیان  و پذیرش برابری ذاتی و طبیعی انسانها(انسانها برابرخلق شده اند) http://en.wikipedia.org/wiki/All_men_are_created_equal  و حق برخورداری آنها از آزادی و رفاه و شادی که در زمان خود یک تحول و جهش و حرکتی انقلابی محسوب می شد بود.
این حرکت شجاعانه به نیروهای ارتش مردمی انگیزه و جان تازه ای برای نبرد در جهت رسیدن به استقلال و آزادی داد.

 در 12 جولای نیویورک زی آتش قرار می گیرد .انگلیس اما خشمگین تر از پیش  با قوی ترین ارتش جهان آن روز با فرستادن 3500 کشتی جنگی مجهز به سوی اقیانوس اطلس به سمت نیویورک به حمایت از منافع خود اقدام می کند بزودی  با رسیدن 3500 کشتی جنگی  به ساحل بندر نیویورک وپیوستن به 5 کشتی دیگر 400 کشتی تا دندان مسلح با هزاران نظامی حرفه ای (32 هزار)
در ساحل نیویورک  در برابر موانع و نیروهای در مقایسه ضعیف و ناچیز ارتش مردمی جورج واشنگتن که برای دفاع ایجاد شده بود صف بسته اند. در سپتامبر 1776 بزرگترین حمله تاریخ  نیویورک به آن شهر آغاز می شود. در همان ساعت و حمله اول دفاع نیویورک در هم می شکند وشهر زیر آتش قرار می گیرد.
 20 سپتامبر 1776 نیویورک در اشغال کامل انگلیس است. یک چهارم شهر ویران می شود هزارن کشته 12 هزار زندانی که اکثرا بعد ها در شرایط وحشتناک زندان جان می سپارند .
ارتش مردمی فرو می پاشد جورج واشنگتن و ارتشش برای نخستین بار طعم تلخ شکست را می چشند . ولی نبرد خاموشی نمی پذیرد.

ادامه دارد