۱۳۸۷ آذر ۲۵, دوشنبه

زیباترین نقش و ترانه مرجان /

در سنین نوجوانی بود که اولین بار صدای مرجان را شنیدم . زنگ خاص و غم دلنشین نهفته در این صدا برای همیشه در دل وجان من باقی ماند.چند روز پیش مرجان را که از سرمای سخت خود را در پتوی پیچانده بود در کنار فریدون ژورک کارگردان و همسرمرجان را در جمع متحصنین یاران پایدار رزمندگان اشرف دیدم .این صحنه نظر مرا جلب کرد و بسرعت برق این جمله از قلب و ذهنم عبور کرد مرجان زیباترین نقش و ترانه اش را آفرید و این احساسم را بی ریا و بلافاصله به او گفتم تا یاد آوری کرده باشم که کجا ایستاده و چکار میکند گر چه ییشک خودش بهتر از من اهمیت و ارزش مواظعش را می داند اما دریغم آمد که این احساسم را با او و فریدون و خوانندگان این نوشته قسمت نکنم و این فرصتی شد تا بامرجان گپی برنیم.
لبخند صمیمی، نگاه زیبا و مهربان، تواضع، برخورد باز ودوستانه را در اولین برخورد با مرجان میتوان در او دید
مرجان می توانست هم با آخونها کنار بیاید و هم پس از خروجش از ایران به آغوش بازار هنر تجاری لوس آنجلس پناه ببرد و در ناز و نعمت و رفاه زندگی را بگذراند.مرجان به هر دودلیرانه وبا سربلندی نه گفت دربرابر هیولا سینه سپر کرد زندان و شکنجه را به جان خرید و به او تف کرد و به دنیای حقیر سود و سرمایه پشت کرد.در برابر آنها ایستادن در کنار مبارزان میهنش را در سخترین شرایط ترجیح داد و حنجره اش را صدای گلوبریدگان سرکوب شدگان و رزمنگان کرد.همه محبوبیت توانای و اعتبارش را بی هیچ چشم داشتی به مردمی تقدیم کرد که او را با خون دل در دامن خود پروراندند و امروز همان مردم به همت او و امثالش نیازمندند و مرجان با انتخابی آگاهانه و شجاعانه هم وفاداریش را اثنات کرد و هم از خود نقشی زیبا و جاودانه باقی گذاشت.
در گرماگرم نبرد، در روزگار بد، در دنیای حقیر، شاید ما چندان متوخه نقش امثال مرجان و فریدون ژورک نیستیم
اما در جای که افراد و جریاناتی پر مدعا و با سابقه یا زیر عبای ملا خزیده دست بوس و کاسه لیس شده اند یا لم داده در ساحل امن سرمایه تن لش به دگردیسی داده اند، انتخاب عمیقا انسانی و درست ایستادن و مبارزه کردن برای تغیر شرایط در چنیین دوره ای بسی ارزشمند و قابل تقدیر است.اگر در کسی هنوز انسانیت نفس می کشد باید از این نقش آفرینهای متواضعانه آموخت و انگیزه گرفت .
صورت ماه مرجان را می بوسم دست فریدون را می فشارم و هر دو را از صمیم قلب دوست دارم
منوچهر مرعشی
15-12-2008

هیچ نظری موجود نیست: