۱۳۸۸ تیر ۲۹, دوشنبه

ستاره نوزاد

برای ترانه موسوی نو گلی که سوخت اما کراهت و زشتی بوزینگان را در برا بر چشم جهان بیشتر عیان کرد

دیشب که یادت
خواب را
از خانه چشمهایم پراند
ستاره نوزادی
که از پنجره خانه ام رد می شد
با صدای سنگین
ترانه ،
تو را می خواند
منوچهر مرعشی
20--7-2009

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلامی به تمامی فرزندان آفتاب و نسیم و آب
زیر حباب روشن شعرتان درود بر شما می فرستم .که شعر زیبایی را خلق نمودید و خلوص در آفرینش شعرتان نمایان است.
و هزاران قطره پاکی در دریای رهایی
موفق باشید
با اینکه شعرتان تغییر کرد ولی بهر حال زیبا است .
یا به قولی انبوه واژه های شناور را در بیکرانه ها پیوند می دهد ومستی مقدس در لحظه های پاک
به یاد تمامی شهدای آزادی وطنمان