۱۳۸۹ فروردین ۲۸, شنبه

ایران آبستن دګرګونیهای اساسیست



مردم ما با سرنګونی دیکتاتوری سلطنتی وابسته پهلوی و در پي آن تجربه سنګین، تلخ، دهشتناک ولی روشنګر، عریان و مستقیم دیکتاتوری مذهبی در همه جنبه های زندګی فردی و اجتماعی خود در طول چند نسل پیاپی و از طرفی تاثیر تحولات شتابان و شګفت انګیز جهانی و در نتیجه ارتباط تنګا تنګ بیشتر جامعه بشری بنظر می رسد جامعه جوان امروز ایران آبستن دګرګونیهای ګسترده و اساسیست. بادهای تغییر از همه سمت شروع به وزیدن کرده است و دست وپا زدن های دګرګونی در بطن جامعه قابل دریافت است. هیچ چیز به حالت قبل باقی نخواهد ماند همه چیز کم و بیش در حال نطفه بستن، متولد شدن، رشد و یا بر عکس در حال پیری،پوسیدن و کناررفتن است. تغییرات زنجیروار وپیاپی خواهند آمد، از اقتصادی به سیاسی به اجتماعی به فکری به فرهنګی به اخلاقی و....راه می برند. بنظر می رسد ما نه تنها به خانه تکانی بلکه در بساری زمینه ها به تغییر بنا و پی افکندن بنای دیګر نیازمندیم. انباشت قرنها ستم و استثمار و استعمار وجهل و فریب و بی حقوقی وبی حرمتی و عقب ماندګی و..و بویژه رنج ۳۰ ساله اخیر مشکلی نیست که با سلام و صلوات و یا در چهار چوب وضع موجود و با بودن همین رژیم و یا با سر پوش ګذاشتن و ندیده ګرفتن مسايل قابل حل باشد.به همین دلیل هر جا در برابر این مردم روزنه ای باز شود انفجاری رخ می دهد و هر ګاه فرصتی ایجاد شود قیامی بپا می شود و هر جا بلند ګوی باشد خواسته از پی هم طرح شده بالا و بالاتر می روند. باید در فضای جامعه ایران قرارګرفت آنرا حس کرد، فهمید و شناخت . وباید در جهت این دګرګونیهای اساسی حرکت کرد و آنګاه آماده برای دخالت، تاثیر و تغییر ونقش آفرینی شد . دست و پا زدن در درون رژیم دیکتاتوری مذهبی فرورفتن بیشتر در لجنزار ارتجاع است . راه مقابله و پیروزی نبرد هر چه بیشتر و مستقیم تر و دلیرانه تر با اصل و ذات و ماهیت دیکتاتوری در جهت بر چیدن بساط کل این رژیم ضد انسانی است. از این هیولای زندګی کش نباید ترسید و نه در بازی با آن که بخشی از خود رژیم و حامیان جهانی آن راه انداخته اند شرکت کرد. برداشتن سد دیکتاتوری مذهبی ګام نخست و ضروری رسیدن به آزدی و پیشرفت است.

۱۷-۰۴-۲۰۱۰

منوچهر مرعشی

۶ نظر:

ناشناس گفت...

بعله تعغیرات اساسی ولی نه تعغیراتی که امثال توی دیکتار مد نظر دارین.
کور خوندی عزیز. این تیتر دهن پرکنت رو بزار واسه خودت .
وضعیت ایران امروز نتیجه مستقیم اعمال شما خاینین به این ملت هست.
امثال شما بوند که ایران رو ویران کردین. شماها جاده رو صاف کردین برای امدن این جانیان. شماها نفش داشتین در این فاحعه. مثل اینکه یادت رفته/
فکر کردین مردم ما دیگه اینقدر احمقند که امثال شما دیکتاتور رو بهاء بدن ؟؟؟؟
ایران. ایران 31 سال پیش نیست احمق.
الان عصر ارتباطاته و روشنگری. عصر اینترنت هست و ماهواره. مردم اون مردم احمق 31 سال پیش نیسنتد که فریب امثال شما دیتاتور کمونیست رو بخورند.
برو اینو به رفیق مریم و رفیق مسعودت بگو
دیکتاتور

ناشناس گفت...

آره دیکتاتوری مذهبی بره دیکتاتوری مریم و مسعود بیاد. ارتجاع سیاه بره بجاش ارتجاع سرخ بیاد. رهبر مسلمین جهان بره . جاشو رهبر مریم بگیره. مردم باید خیلی بدبخت باشند که شما سخنگوش باشی

ناشناس گفت...

نه ارتجاع سیاه نه ارتجاع سرخ! نه شیخ . نه شاه . نه هیچ ایدیولوژی فاشیسم رهبرپرستی . فقط یک حکومت سکولار. متکی بر قانون و عدالت ومهمتراز همه متکی بر آراء ازادنه مردم. نه سانسور. نه اختناع . نه بت پرستی و فرد پرستی بهر اسمی

ناشناس گفت...

آقای مرعشی عزیزم. خیلی دوستت دارم. خیلی مظلومی بخدا! خودم بقربانت.
نویسنده یکی از پیامهای بالا خودم هستم! با اینکه از لحاظ فکری و ایدیولوژی کاملا با شما در تضادم اما احساس کردم که انسان صدیق و درستی هستید. این عکس قشنگ شما بیان کننده خوبی از درون شماست!!!!
با ایدیولوژی شما و کلا طرز فکر مجاهدین مشکل دارم. اما با ابنحال شما رو دوست دارم . دلم نمیخواد که از رک گوییم رنجیده شوید
دوستتان دارم. خداوند از نیات و از درون افراد آگاهست!
هدف همه ما یکیست آقای منوچهر مرعشی عزیز. و اون سربلندی و آزادی است.
فدای شما

ناشناس گفت...

چند عامل در دوست داشتن و مظلومیت شما و اینکه انسانی هستیدآزاده!
حرف مخالف خودرو نه تنها سانسور نکردین . بلکه موضعگیری تندی هم نکردین.
شاید کمی احساسی برخورد کردم . از شما عذر میخوام.
واقعا سعادتمند شوید

Manouchehr گفت...

آقای عزیز ممنون از اینکه به نوشته من توجه کردید. همین برای من کافیست که اندک تاثیری در جهت نزدیکی و دوستی داشته باشم. درد و مشکل و علت این همه جدایی و نفرت و خشم ما نسبت به هم جای دګریست. برایتان آرزوی پیروزی و سرفرازی می کنم در جهت هر حرکت انسانی با هر عقیده ای که داشته باشی دستت را به دوستی می فشارم... وعذر صادقانه شما را می پذیرم به امید رهایی مردم ایران از ستم دیکتاتوری مذهبی حاکم