۱۳۸۸ آذر ۱, یکشنبه

سایه


این سایه،
دگر،
صبوری نمی کند
مرا هم با خود
هی
این سو و آن سو میکشد

این سایه،
عاصی گشته است
سر برده سوی آسمان
هی
بی تابی میکند

من،
نفس، نفس زنان
هی
پابپایش می دوم
او،
چون باد
یک نفس می رود

این سایه،
در سر،
هوای سفر دارد
دل به ره داده،
دگر،
تن به ماندن نمی دهد

منوچهر مرعشی
22-11-2009

هیچ نظری موجود نیست: