۱۳۸۷ بهمن ۲۸, دوشنبه

از"برکات امام ونظامش"

منوچهر مرعشی
16-02-2009

براستی نه تنها جهان بلکه خودمان هم هنوز نمی دانییم با وجود امام ونظامش بر ما چه رفته و میرود با ید این رژیم سرنگون شود و در یک فاصله زمانی ابعاد فاجعه هر لحضه بودن امام ونظامش روشن شود
گر چه بدون ذکر مصیبت نمی توان از امام ونظامش گفت.اما تعجب نکنید من می خواهم اشاره ای به" برکات امام ونظامش"داشته باشم.

قدر وضرورت آزادی:
پس از تجربه عملی و لمس روزانه دیکتاری مذهبی در شکل و محتوای جمهوری اسلامی ولایت فقیهی در تمام ابعاد زندگییمان به عینه و با پوست وگوشت و استخوان و عمیق تر از همیشه در تاریخمان به ضرورت وجود آزادی برای رشدو شکوفای انسانی پی بردم. بدون آزادی بشر راه به رهائ و انسان شدن نخواهد برد آزادی یک شعار، زینت ،کلمه ای بی جان، موضوعی حاشه ای و.. نیست بلکه یک حتمیت و وضروت است و این تجربه ایست بس ارزشمند که البته تجربه و دانش جامعه بشری و شرایط تاریخی جهانی که در آن قرار داریم به تجربه ما کمک بزرگی میکند.

اهمیت پایه ای حقوق بشر :
حقوق بشر به شکل تکامل یافته امروزش البته پرسه ای چند صد ساله دارد و در کشورهای دمکراتیک مبنای قانون اساسی قرار گرفته است ما گرچه از انقلاب مشرطه به بعد در پی بدست آوردن و قانونی کردن و نهادینه کردن حقوق بشر بوده ایم اما هیچ گاه در اندیشه، فرهنگ، سنتها، قوانین ، جامعه و نهادهای اجتمای اهمیت لازم را پیدا نکرد و به اجراء درنیامد تنها این جا و آنجا سطحی حرفش بود و در قوانین هم نوشته ای بی ارزش وبدون پشوانه اجرائ بود و هست .
با وجود امام ونظامش حقوق بشر به شکل باور نکردنی پایمال شد .نظام مذهبی مرد سالار پول پرست زالوصفت درضدیت با بشر و دستاورهای مثبت بشری هیچ حد ومرزی را نمی شناسد. ما بعنوان بشر و انسان در اندیشه و عمل زیر حاکمیت امام ونظامش در حد مشمعز کننده ای تحقیر، نفی و سرکوب شدیم و در این خواری بود وهست که چشممان به روی اهمیت پایه ای حقوق بشر بازشد. و این برای جامعه ما که تاریخی طولانی سنگین و ریشه ای از دیکتاری تبعیض وستم اجتمائ، سیاسی، جنسی، دینی ، مذهبی ،قومی و.. را داشته و دارد دستاورد بزرگ و پر اهمیتست.

بازنگری تاریخی و ملی خود:
ما بعنوان ایرانی همواره در طول تاریخ پر فراز ونشیب چند هزاز ساله خود در پی شناخت و حفظ هویت خود و ارزشهای فرهنگی، ملی، دینی و... به اشکال مختلف بوده و هستیم که این حکایتست طولانی. اما با حاکمیت امام ونظامش که قصد تحمیل همه جانبه مذهب ،دین، فرهنگ و قوانینی را به ما دارد که اساسا ریشه در جای دیگر داشته ودارند ( گرچه ما قرنها آنها را با مذاق خودمان تعدیل،تلطیف و تغییر داده و کنار آمده بودیم ) و این شوک نفی هویت ملی تاریخی، دینی و فرهنگی ملتی با سابقه چند هزار ساله توسط مشتی رمال و شیاد ودجال با پوشش ایرانی و از درون ایران تکانی بود که ما را در شرایط تاریخی و زمانی متفاوت با نیاکانمان به خود آورد تا این بار کار ملای مفت خور و سیاه دل وعوامفریب را با مذهب ومرامش یکسره کنیم زخمی کهنه و غده ای چرکیدن که قرنها بر پیکر ماست و ما را ضعیف، بیمار وناتوان کرده است و این هم بجای خود دستاورد بزرگیست .
اگرچه به نظر من سرنوشت بشر در این کره خاکی فراتر ازطبقه و ملت و مذهب و دین و ایدئولوژی و..بهم گره خورده است و این دیوارها و بندها و محدودیتها یا ساخته ترس و توهم وتنگ نظری یا نیازی در درون وضمیر ناخود آگاه و یا ازعلتی و جای که ما هنوز نمی شناسیم می باشد . اماء سر انجام جامعه بشری و انسانهای خاکی در کنار و دوشا دوش هم و با دوستی و درک و فهم و آگاهی و احترام وپذیرش و همکاری و همبستگی می توانند دنیای بهتری برای خود و هم نوعنشان بسازند
گر چه در حال حاضر هر ملتی هرجامعه ای و حتا هر فردی مسائل خاص خودش را دارد که باید همت کرده به حل آن بکوشد و ما هم با امام ونظامش طرف هستیم

جایگاه انسان، خرد عقل، و روشنگری:
جهل، خرافه، تعصب ،تاریک اندیشی، چشم به آسمان دوختن، وحشت از خدایان، سوختن در دوزخ زندگی وشکر گفتن نفی زیبای ملموس ،گریه وزاری، پشت کردن به دنیا و انسان خاکی و زندگی و..اینها بخشی از تاریخ فرهنگ ریشه دار ماست که محصولاتش ریا، دروغ، تن دادن به ذلت و خواری، حق کشی بی حقوقی ..می باشد .

متا سفانه با وجود امام ونظامش که تولید کننده عمده این فرهنگ و مصولات می باشند بازار ملاها رونق بی سانقه ای پیدا کرد. و ما با دیدن خود در آیینه واقعیت وحقیت وحشت کردیم و از اینجا به ضرورت شهامت بکار گیری عقل و خرد و روشنگری رسیدیم تا در روشنی دانش و آگاهی زیبای و ارزش و توانی انسانی خود را باز یابیم و آن را در جایگاه شایسته خود قرار دهیم بی هیچ ترس وشرمی از خداسازان تاریکی و وحشت و مرگ .

می توان دقیقتر و ریزتر شد و لیست دستاورها را طولانیتر کرد هر کس می توند خود چنین کاری را بکند
جای سوال دارد آیا برای رسیدن به این دستاوردها ما باید همین مسیر پر رنج و سنگین را طی می کردیم؟
آیا تاریخ ما می توانست مسیر دیگری را برود؟....این قبیل سوالها و جستجو برای پاسخ گر چه مهم است اماء واقعیت همین است که در آن هستیم . باید بتوانیم گل وثمره درد و رنجمان را بچینیم پس از سی سال رنج بسیار وقت است که دست از ناله وزاری بردارم درس گیریم پشت بهم دهیم و از پس مشتی بزدل بوزینه زالو صفت در آییم پیش از آنکه با فاجعه ای عظیمتر روبرو شویم.

اگر بتوانیم با هوشیاری فداکاری تشکل همبستگی وتهاجم مانع جمهوری اسلامی را کنار بزنیم و دستاوردهایمان را بکار گیریم می توان به جرعت گفت تاریخ ما با تجربه امام ونظامش و پس از آن وارد مسیر شتابان رشد ترقی و تکامل شده است در این راستا همه ما مسول و موثریم



هیچ نظری موجود نیست: