۱۳۸۷ خرداد ۷, سه‌شنبه

یا ر نیکو

بردر،دل می زنی:

با هر، نگاهی

هر، جمله ای

هر، لبخندی

هر، قطره اشکی

هر، اخمی

هر، اشاره ای

یار نیکو سیرتی

هشدارم می دهی:

بر سر هر، پرتگاهی

هر، بزنگاهی

هر، کوره راهی

هر،بی راهه ای

همر اهم می شوی:

بر سر، هر پیچی

هر، گذرگا هی

هر،جاده ناهمواری

هر، راه نا آ شنا ی

تنها یم نمی گذاری:

در، تنهائ

در، سختی

در،غمگینی

در، سنگینی

هر چه داری می دهی

با جان ودل، دوستی

یار، با وفا ئ

با گذشتی

پایداری

حرف از دل، می زنی

آنچه گوی، هستی

عین، کلا می

با صفا ی

بی ریای

عین کودکی

بیم مم، می دهی:

از، روزهای تکراری

پوسیدگی، بیهودگی

بی حرکتی، گندیدگی

کوتا هی، زندگی

امید م، می دهی:

به هستی، بی کران

قدزت، انسان

جوجها ، در آ شیا ن

بذرهای، افشا ن

ریشه های، دوان

نطفه، بستن

چشم انداز، داشتن

صبح ،فردای روشن

دنیا ی، دگرگونه داشتن

یا ر نیکو:

هرکه، هستی

هر چه، هستی

هر کجا، هستی

معنی ،عشقی

عشق، جاودانی

یار، نیکو سیرتی

دوستت دارم بسی

درخانه دل، در گلخا نه ای

درخاطر من، با منی

هیچ نظری موجود نیست: