۱۳۸۷ اردیبهشت ۳۰, دوشنبه

آی با کلاه، ا بی کلاه


آی با کلا، ای بی کلا آهای خا نم، آها ی آقا

چقدر چسبیدی به این کلا آخه، نمی پرسی چرا !؟

تو این دنیا ی عوضی

دزدیدن حا صل کار دیگری سرما یه ها دست عده ای

ریخت و پاش ها ی اضافی تا حد مردن ، پر خوری

زند گی های اشرافی، تجملی مغا زها ی جوا هری

گسترش بسا ط عیا شی ترویج زندگی مصرفی

سیا بازی کلا برداری دغل و دروغ وفریب کاری

بازار ازاد، چه بازار مکا ره ای هرچه بخواهی خریدنی، فروختی

علم واندیشه ، بسته بندی با قیمت و تا ریخ ،مصرفی

عشق گشته استحاله، زبانی دلا کو چک و خرید نی

حسابگری، کاسبکا ری نه خواهری، نه برادری

دوستی های دروغی یا ران، نیمه راهی

آی با کلا، ا بی کلا آهای خانم آهای آقا

چقدر چسبیدی به این کلا آخه نمی پرسی چرا !؟

تو این دنیا ی عو ضی

آدمهای لخت و پتی معدهای زخم و خالی

بچه های استخونی بدن های نی قلیونی

سفرهای پراز خای خانه های کارتونی

رنج مدام از گرسنگی سر کردن با بیماری

تشنه در صحرای آفتابی سوخته جگر ز بی آبی

جان، آدمی به همین ارزونی !؟ مردن، چند تا، چند تا ، ثانیه ای !؟

آی......

اعتقا دات پوشالی افکار تو خالی

تقدس جا هلی سنت کهنه پرستی

حقایق کذائ تا بوهای ساختگی

سینه های کینه ای قلبهای گنجشکی

آینه های چروکی دنیا ها ی مجازی

آی.....

هیچ نظری موجود نیست: