این اصل و قانون مبارزه جدی اجتماعی است که اگر می خواهیدوضع موجود را تغییر دهید باید کار جمعی تشکیلاتی بااستراتژی و برنامه مشخص و آرمان و اهداف و چشم انداز داشتهباشید .
مبارزه واقعی نیاز به افراد ذی صلاح (بخصوص رهبران که نقشاساس دارند )حرفه ای ،هوشیار، آگاه ،دانا ، فداکار و ..دارد .
گام بعدی پیوند با توده ها و اقشار و طبقات مختلف و بیان ونمایندگی خواسته های آنها و....تعیین هدف مقدم و تمرکز رویتضاد عمده تا برداشتن این مانع و .....
انتخاب مقاومت به هر قیمت به صورت حرفه ای و علمی و عملیموجب بر انگیختن مخالفت و دشمنی همه حافظان و بهره مندانوضع موجود می شود .
مار و عقرب و کفتار ...و دشنه و دار و تیر و زندان و شکنجه وکشتار و ..دشنام و دروغ و تهمت و فریب و خیانت و زخم زبان و..بسویت روانه می شوند .
یعنی آگاهانه و دانسته وارد میدان نبردی شدن که بهایی بسیارسنگین دارد آن هم در جوامع عقب مانده با نظام های ضد انسانیحاکم بر آنها مثل ایران امروز ما و ...
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها ...
پس به زبانی ساده و صریح این بهای انسان بودن و پذیرشمسؤلیت آن هم در سطحی بسیار بالا یعنی انتخاب مبارزه یعنی نتوانی در برابر بدی سکوت کنی و کمر همت به تغییر اوضاع بهسود مردم ببندی و برای خود هیچ نخواهی و مبارزه از نوع عالیرا انتخاب کنی و تا آخر در این مسیر بمانی و... یعنی همین کهجان و مال و نام و ....را تقدیم کنی و چه بسیار ناسزا و تهمت ودروغ و خیانت و ...هم در راه باشد .
دیروز نیاکان ما در میدان نبرد بودند امروز مجاهدین فردا کسانیدیگر اساسا هرکسی زن و یا مرد این میدان است خوب می داند کهچه بهایی باید بپردازد .
این گونه انسان ها با علم به همه چیز باز هم سربلند با یقین انسانبودن در میدان نبرد را به هر قیمت انتخاب می کنند و درست بههمین دلیل هم در نهایت رنج و تلاش آنها ثمر می هد و حاصل آنبه همه می رسد . اگر نبود انسان مسؤل و ریسک پذیر و داری آرمانو چشم انداز و رؤیا و اهل عمل و پرداخت بهاء و دلیر و برخورداراز دیدی وسیع در پیوند با هستی بیکران و اهل جهش به سویتکامل و....
اگر چنین انسان های و چنان نبرد های در همه زمینه ها در تاریخانسانی ما نبودند .
شاید سرنوشت بشر در همان گام نخست و یا حداکثر در دورهغارنشینی پایان یافته بود . همین گونه انسان ها را تکامل و ترقیو پیش رفت جامعه بشری را باز کرده و می کنند .
پس فرق نمی کند در چه زمان و مکانی و یا چه کسی در میداناصلی نبرد باشد بهایی این کار سنگین است شاید به همین دلیل وبطور سمبلیک می گویند کوه ها هم از پذیرش بار مسؤلیت سر باززدند.
اما چاره هم همین است راه رهایی فردی و جمعی و پیش رفتهجامعه و برادشتن رنج و درد بسیار مردم هم همین نبرد و مقاومت جمعی تشکیلاتی و علمی و خردمندانه و انسانی و پایدار و ... است .
ما انسان های نسبی در دنیای نسبی هستیم هیچ کس و هیچ چیزمطلق خوب و بد نیست . همه کم بیش ضعف و قوت داریممجاهدین هم از این قاعده استثناء نیستند .
نباید فریب ماسک ها و عنوان ها را خورد . اینجا اما بحث بر سرمقاومت یا تسلیم است و کسانی که می خواهند مقاومت نباشدبلکه تسلیم و رضایت دادن به وضع موجود باشد . و آنان کهمقاومت به هر قیمت و تا به آخر ایستادند را انتخاب کرد ه اند .
مجاهدین در جریان چند دهه مبارزه جدی ار بذر به درخت تنومند وپر ثمره‌ی تبدیل شده اند . رهبری و کادر های همه جانبه و حرفه ایو دانا و فداکار تشکیلات و ظرف لازم استراتژی و برنامه درست برپایه واقعیت موجود جامعه ایران شناخت درست و عمیق از ارتجاعمذهبی ،اوضاع منطقه و جهان هوشیاری و قدرت انتخاب و توانپایداری و ماندگاری در هر شرایط، پیوند گسترده اجتماعی داخلیو خارجی و آمادگی و بیداری و حضور همیشگی در هر شرایط و...
پس خطر بودن چنین مجاهدینی برای دشمنانش که غرق در بحران وبن بست هستند بخصوص در شرایط انقلابی ، جدی و واقعی است. بنابر این باید به هر شیوه ممکن چه نرم یا سخت افزاری آنهارا خراب کرد و از بین برد .
منوچهر مرعشی
07-07-2020
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر