شرایط انقلابی برای همیشه باقی نمی ماند
شواهد به روشنی نشان می دهد جامعه امروز ما در شرایطانقلابی بسر می برد .
حاکمیت نمی تواند به شکل سابق حکومت کند و مردم هم دیگر نمیپذیرند.
ماهیت و عملکرد رژیم علت پایه ای ایجاد وضع موجود است .
هدف از انقلاب ضد سلطنتی رهایی از دیکتاتوری وابسته و رسیدنبه آزادی های سیاسی اجتماعی گسترده و همه جانبه و در همینراستا رسیدن به استقلال و رابطه جهانی برابر و بهره مند بود.
به دلیل دیکتاتوری رژیم بورژوا -کمپرادور پهلوی و نابودی و نبودامکان حضور احزاب و نیرو های سیاسی در صحنه جامعه آن روزایران، قشر روحانیت که همواره در طول تاریخ در کنار و همکارسیستم شاهان بود و در همه جا حضور و سازمان داشت گام به گامپس از انقلاب قدرت سیاسی را بنام مذهب و دین با کشتار وسرکوب و هوشیاری شیادانه در دست گرفت و در پی تحقق آرمانقرون وسطی خویش بنام حکومت اسلامی بر آمد.
این واقعه آغاز یک شوک و فاجعه عظیم برای ما و جامعه بشریبوده و هست . رژیمی خارج از زمان با شقاوت و شیادی و غارتگریو دروغ و .. با تکیه بر اهرم دین و مذهب و ...به دشمنی و نابودیما به عنوان بخشی از جامعه امروز بشری پرداخت.
از عوامل و زمینه های فکری، فرهنگی ،سیاسی ،اقتصادیو..داخلی و بین‌المللی که باعث حضور و ظهور پدیده ارتجاعمذهبی و دینی شده می گذریم.
حضور و ظهور پدیده ارتجاع مذهبی و به قدرت رسیدن آن به هیچوجه چون همه پدیده های دیگر اجتماعی یک شب نبود .
البته با وجود کشتار و بستن فضا و امکان کار سیاسی اجتماعیمسالمت آمیز توسط دیکتاتوری پلیسی-نظامی شاه نیروهایمترقی حتی در زندان های ساواک شاه هم شناخت و تحلیل درستو واقعی از خرده بورژوازی سنتی و واپسگرا که خمینی آنها رانمایندگی می کرد داشتند . و از همان جا تا به امروز به مقابله وافشای اصولی این پدیده پرداختند .
می توان بخصوص نقش ویژه مجاهدین خلق ایران را یاد آوریکرد که شرح آن بماند.
خلاصه جامعه همیشه در قامت نیروهای پیشتاز و مترقی و سازمان یافته خویش و چهچه بطور ناپدید عمومی همواره زنده و فعال بود و هست و خواهد بود .
با پیدا شدن خمینی و قدرت گرفتن خرده بورژوای ضد تاریخی درسازش و همکاری با جهان سود و سرمایه و...
حتمی بود که جامعه ما در همه زمینه در معرض بود و نبود قرارگرفته است .
علم ،اقتصاد،فرهنگ ،تاریخ ،حکومت وسیاست ،روابط و مناسباتاجتماعی و جهانی انسان ،حقوق بشر، آزادی عدالت و...همه بایدبااندیشه ضد انسانی آخوندی باز تعریف و تولید می شد و...
هیولای آخوندی باد اعمال ضد انسانی نظامش جامعه ما را دچارهمه نوع بحران کرده و در آستانه نابودی قرار داده است.
از همان روز نخست تا امروز نبرد بود و نبود بین آزادی و استبدادترقی و ارتجاع انسان و ضد انسان و ..در جریان بوده و هست .
این نبرد سهمگین همه جانبه و طولانی امروز به نقطه بلوغ خودرسیده است .
شرایط انقلابی با وجود نیروی کیفی سازمان یافته و ذیصلاح وهوشیار و حاضر و ارتباط فعال با طبقات و اقشار گوناگون جامعهمی تواند به سود جامعه متحول شود. در غیر این صورت شرایطبرای همیشه آماده تغییر نمی ماند و چه بسا نوزادی مرده متولدشود ویا به سمتی دیگر تغییر کند. تشخیص لحظه مناسب تعییناستراتژی بکار بستن تاکتیک های درست استفاده اصولی از همهامکانات داخلی و خارجی در جهت تحول و دگرگونی اساسیبسود مردم و هدایت رهبری پیش برد کار انقلاب کار بزرگ حساسپیچیده علمی و همه جانبه ای است که نیروی با توان و ظرفیت وقابلیت و مسؤلیت مناسب را می طلبد .
کار هر کس نیست خرمن کوفتن گاو نر می خواهد و مرد کهن
برای ایجاد تحول جامعه ما در یکی از بهترین شرایط خود قرار دارد.
از مبنا و شرط لازم برخورداریم.
جامعه در اشکال مختلف در جوش و خروش بی تاب تحول است .
سازمان مجاهدین خلق ایران و متحدانش در شورای ملی مقاومت وهمه یاران در داخل و خارج آماده انجام کار بزرگ هستند .
از پس این همه رنج و رزم و دستاورد آیا حال ما به بهترین حالتمتحول خواهد شد ؟ آیا این بار انقلابی دمکراتیک عمیق و انسانیو احیاء کننده در پیش رو داریم ؟ آیا آغاز پایان انقلاب های شکستهخورده است ؟ آیا می توان از رنج ها گنج و از شکست ها پیروزیبدست آورد؟ آیا بخشی از آرزوهای انسانی ما محقق خواهد شد ؟نقش فردی و جمعی ما در این رابطه چیست؟ آیا می توانیم حولاهداف اصلی و مشترک در عمل متحد شویم؟ و....
منوچهر مر عشی
۲۶-۰۷-۲۰۲۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر