۱۳۹۰ اردیبهشت ۴, یکشنبه

از جمله آزدیخواه ترین و صلح طلب ترین ها



ابتدا باید روشن و صریح بیان کرد که نقد روشنگری پرسشگری بازبینی کندوکاو خردپیشکی در همه زمینه های تاریخی اعتقادی فرهنگی سیاس اجتماعی و..بخصوص امروز پس از تجربه دیکتاتوری مذهبی و در عصر آگاهی و ارتباطات نیاز ضروزی و فوری همه ماست .باید گفت که اساسا هیچ فرد یا جریانی را یارای مقابله با آن نیست ما بخشی از جامعه بشری هستیم و باید با استفاده از تجارب جهانی بدست آمده از این دوران گذر کنیم . و این مهم بدست نمی آید مگر در سایه برقراری آزادی و حقوق انسانی اما در شلوغی کارزاز نبرد عده ای در پی گل آلود کردن آب هستند. انان دروغ و دغل و تهمت را در زرورق نقد و خرد و ...به بازار مکاره ارزان عرضه می کنند تا واقعیت را وارونه جلوه دهند و حقیقت را بپوشانند. از جمله می توان به اتهام خشونت و دیکتاتوری به مجاهدین را ذکر کرد

سر منشع این دروغها در چند دهه گذشته :

این دروغهای آشکار و اتهامات بی شرمانه سی و اندی سال پیش نخستین بار از زیر بالش شیاد بزرگ که روزی عکسش را در ماه می دیدند در آمد . خمینی برای فریب خلق می گفت اینها(مجاهدین و..) خرمن ها را آتش می زنند و....و این خط را با خروارها دروغ و تهمت و فریب همه بازمندگان یک جریان مذهبی که خمینی فشرده و چکیده آن بود با کینه و خشم باور نکردنی هنوز هم ادامه می دهند . با این اشاره خواستم سرمنشع و ادامه دهندگان دروغ های بی شمار و بی اساس را ابتدا یاد آوری کنم تا بتوان حسابشان را از انتقاد اصولی و دلسوازنه و ضروری جدا کرد

پیچیده شدن رژیم درپرورش گفتمان دروغ :

نظام جمهوری اسلامی البته در سی سال گذشته به کمک امداد غیبی پیچیده و کاردانتر شده است و همیشه ساده عمل نمی کند بلکه گاه بشکلی پنهانی و از طریق افراد و جریاناتی موجه دست به گفتمان سازی و حتی آلترناتیو سازی هم می زند حرفهای خودش را از زبان دیگران و بیانی مدرن و امروزی با ظاهری شیک و پسندیده و تعفن وجود خود را ادکلن های با بهترین مارکها می زند و آن را در فضا رها می کند . از آمریکا تا اروپا تا منطقه و از گند گاه چاله دهانهای گوناگون دروغ ها و تهمت های پوسیده ای با اهداف خاص بگوش می رسد.

نیروی ترقی خواه در فضای آزادی بیشتر رشد می کند :

نه تنها مجاهدین بلکه هیچ نیروی براستی ترقی خواه هرگز نیازی به خشونت نداشته و ندارد برعکس فضای دمراتیک و صلح آمیز هزار بار بهتر است زیرا محیط مناسب برای رشد و نمای اندیشه های آنهاست زیرا آنها رهایی و رفا انسانها را خواستارند.

دروغ بزرگ اتهام خشونت به کسانی که خواهان تغییر وضع موجود در جهتی انسانی تر هستند ریشه ای به قدمت استثمار انسان از انسان دارد و البته در اساس حرف تازه ای نیست انچه تازه است شکل بیان و طرفهای مقابل هستند

اگر تنها به تنظیم رابطه مجاهدین در همین چند سال اخیر با دولتهای آمریکای که سرزمین دمکراسی و فرصتهاست و مدرن ترین کشور جهان می باشد نظری بیفکنیم در عمل خواهیم دید که کدام طرف بیشتر به اصول دمکراتیک و قوانین و دمکراسی متعهد و وفادار است . مجاهدین در این زمینه باعث برانگیختگی و هوشیاری روشنفکران و ترقی خواهانه جامعه آمریکا شدند تا با هم از دست آوردهای بشری مثل دمکراسی و حقوق بشر و آزادی های گوناگون در برابر سود و سرمایه و منافع مادی صرف دفاع کنند. اگر نیک بنگرم و اگر از فضای مسموم ایجاد شده توسط ارتجاع مذهبی و دوستان استعماریش بیرون بیایم این مایه افتخار و سر فرازی هر ایرانی و البته هر انسانی است که نیروی چنین شریف و صادق و هوشیار و آگاه و اصولی و پایدار وجود دارد.

نظری به سالهای پس از 1357 :

کمی عقب تر بر گردیم من بعنوان یک شاهد آن دوران شهادت می دهم مجاهدین پس از سرنگونی دیکتانوری پلیسی- نظامی شاه بطور جد خواستار زندگی سیاسی مسالمت آمیز با حفظ اصول خود بودند . از روز اول بدرستی در برابر ارتجاع تمامیت خواه و حاکمیت ولایت فقیه آزادی و حاکمیت مردم بر مردم را قرار دادن و همه فعالیتهای سیاسی خود را حول همین خواسته ها سازمان دادند . در فضای آکنده از تهمت و دروغ توطعه و جهل و جنگ و قتل که خمینی آمر و هدایت گر آن بود به مبارزه و تلاش بی وقفه خود ادامه دادند و در در طی کمتر از 3 سال اگر ارتجاع مذهبی ذره ای تحمل مبارزه مسالمت آمیز را داشت می رفت که توسط مجاهدین و کلیه افراد و جریانات آزدیخواه موجود همان دوران جاروشود و مسیر جامعه ایران به سمت دمکراسی و ترقی پیش رود . اما ارتجاع تاب مسالمت و صلح و آزادی و منطق و خرد و روشنگری و...را نداشته و ندارد. پس به ماهیت ضد انسانی خود پناه برد و کشتار بی پرده و گسترده را با بی رحمی تمام زیر پرده دین و مذهب و انقلاب و.. شروع کردو آنچه را که برما رفت رغم زد.

تنظیم رابطه با دیگران

در رابطه با دیگر نیروهای و شخصیتهای سیاسی هم مجاهدین همواره خط اتحاد حول آزادی را پیش بردند و طبیعی بود که با توجه به وزن و توانایی و صلاحیت و خطوط درستی که از آن برخوردار بودند نقش محوری در اتحاد و پیش رفت مبارزه را بر دوش داشتند . اما مجاهدین به گواه تارخچه شان هرگز آغازگر جدایی با هیچ نیرویی نبودند مگر در جایی که اصول مبارزاتی و اسناد امضا شده نقض می شد مانند مذاکره حزب دمکرات کردستان با نیروهای رژیم و یا نامه نگاریهای مخفیانه بنی صدر با خمینی که دیگر قابل سازش نبود.

تنها آزادی بیان و تشکل

به امروز برگردیم مجاهدین از رژیم و همه جهان می خواهند که اگر راست می گویند و می توانند تنها آزادی بیان و تشکل بدهند حداقل حدقل خواسته برای خود آن هم پس از آن همه جنایت و غارت و سرکوب فقط تضمین بدهید که بتوانند حرفشان را با مردمشان در میان بگذارند مگر پس از سی سال کشتار و لجن پراکنی نمی گویند مجاهدین گروهکی بیش نیستند که پس یک قطره آزادی و قانون را تحمل کنید تا معلوم شود کی چکاره است . ازین صلح آمیزتر منطقی تر و با گذشت تر سراغ دارید؟ برای اینکه کمی روشن تر شود خوب است توجه کنید که همه جهان بکمک دولت افغانستان دست بدست هم داده اند تا نیروی مثل طالبان را با دادن انواع امتیازات متقاعد کنند که دست از خشونت بردارد و به پروسه مسالمت آمیز سیاسی تن دهد ولی این نیروی ارتجاعی با توجه به ماهیتش تن به صلح نمی دهد

در مورد ایران اما برعکس نیروی اپوزوسیونی مثل مجاهدین خلق از همه مردم و نیروهای جهان می خواهد اگر می توانید بفرمایید این رژیم هار را متقاعد کنید به زندگی مسالمت آمیز تن دهد و بیش از سی سال است که این حرف را رسمی و آشکارا گفته و تکرار می کند اما زهی بی شرمی و وقاحت که لشکر رذالها چنین نیروی را به اتهام بی اساس و ناجوانمردانه خشونت و تروریست و ..می بندند تا خود هر غلطی می خواهند با دست باز بکنند.

قدر دارایهای خود را بدانیم :

نتیجه آنکه مجاهدین بعنوان یک نیروی سیاسی موجود که حاصل مبارزات مردم ایران است تا آنجایی که به مبازات عمومی و تنظیم رابطه عملی آنها با مردم و نیروهای سیاسی و اجتماعی و فراتر از آن تا جایی که به بیرون از خودشان بر می گردد می توان با مراجع به مواضع عملکردشان گفت یکی از آزادی خواه ترین و مسالمت جو ترین نیروهای تاریخ مبارزاتی مردم ایران است . آن دستهای آشکار و پنهانی که می خواهند از مجاهدین شیطان بسازند هرگز نمی توانند خواهان دمکراسی و حقوق بر باشند .آنها حساب شده قصد دارند مردم را از دارای های های مبارزاتی خود و از جمله مجاهدین خلق محرم کنند. آنها می خواهند وضع موجود به شکلی دیگر ادامه پیدا کند آنها منافع خود را می جویند و بدرستی در این مقطع مجاهدین را مانع می دانند. هدفشان خنثی بی اثر کردن و کنار زدن مجاهدین به بهانه های مختلف است. به هر کس و هر چیزی هم متوسل می شوند. ایا موفق خواهندشد؟ آنها می توانند ضربه بزنند مانع ایجاد کنند پیروزی مقطع ای بدست آورند و.... اما هر بار باید گفت و تکرار کرد اگر هستی قانونمند است و حرکت تکاملی اصالت دارد سرانجام پیروزی از آن آنانی است که هم مسیر تکامل پیش می روند اگر غیر از این بود انسان در دوره غارنشینی باقی می ماند.

باید تکرار کرد که می توان از بالا تا پایین با مجاهدین مخالف بود مجاهدین که سهل است می توان و باید مقدس ترین ارزشها و باورها را به دست نقد سپرد و مورد پرسش قرار داد ما باید دوران روشنگری را که اکنون جدی تر وارد آن شده ایم را از سر بگذارنیم. اما این بسیار متفاوت است با فحاشی دروغ پراکنی تهمت زدن و شلوغ کردن و در نهایت در دام ارتجاع و استعمار رفتن . روشنگری نه تنها شجاعت پرسیدن و بکار گیری خرد را می طلبد بلکه صبر و هوشیاری و مهمتر انصاف و صداقت و حقیقت گوی را هم لازم دارد. وگرنه هرکه هستیم هر چه بودیم با خبر یا بی خبر کمک کار بدکاران خواهیم شد .

منوچهر مرعشی

24-04-011

.







هیچ نظری موجود نیست: