۱۳۹۴ اسفند ۱۶, یکشنبه

خوش آمدید از سالخورده مردى براى نوزادى که چند لحظه پيش ديده به جهان گشود

خوش آمدید به این جهان دوستان
این شما و این هستی و این زمان
فرصت3شماره
از آغاز تا پایان
یک ،دو،سه

از زندگى ترانه بساز
با بدی نساز
اندیشه به خورشید بسپار
در تیرگی نمان
دل به رهایی ده
در بند بندگی نباش
زیبایی را ستایش گر باش
ز زشتی بگریز
راستی بکار
دروغ را دور بریز
طالب عدل باش
با ظلم مساز

دوست،دوستان خوش آمدید
این تو و این میدان زندگی
 در بگشای بروی شادی
غم ز خانه برون کن
شعله عشق بر افروز
شمشیر کور کینه غلاف کن
دیگری را چو خود بدان
از بیگانگی با خود حذر کن
جمع را به خود بیفزا
خود را جمع کن
خوب خود را عيان کن

بشتاب به قلب زندگی
ز بار امانت نگریز
شب را به شعله بکش
تسلیم یاس نشو
در دروشتی زمان پایدار بمان
از سختی زندگى مگریز


دیده به دور دستها بدوز
از رنجهای پیش رو نترس
دل به لحظه هابسپار
در هستى  بيکران جارى شو

جان به جاودانگی بسپار
ز مرگ حيات بخش نترس


اما چشم بگشا وباش هوشيار
بى شک در مسير زندگی
انسان نماى سيه کار بسيار
تو اما در همه حال انسان بمان

منوچهر  مرعشى
4-3-2016

هیچ نظری موجود نیست: