۱۳۸۸ مهر ۱۲, یکشنبه

عمق تضاد

عمق تضاد
دست اندرکاران رژیم جمهوری اسلامی در طی بیش از 3 دهه گذشته چه غالب و چه مغلوب خود بهتر از هر کسی می دانند که چه در ه عمیقی با عملکرد خود در همه زمینه ها بین خود و مردم ایران ایجاد کرده اند.چپاول کشتار، سرکوب، دروغ ، شیادی با بکار گیری دستگاه عریض و طویل دین و مذهب در قدرت و دولت بلافاصله با ورد خمینی به ایران آغاز شد و بی وقفه تا همین لحظه ادامه دارد. پس مشکل جامعه امروز ایران مسعله ای نیست که بشود با گل و بلبل و سلام وصلوات آن هم بدست بخشی از همین رژیم و در چهار چوب نظامی که خمینی بنیان گذاشت و امثال منتظری تئورسینهایش و امثال گنجی روشنفکرانش و امثال سروش پرفسورها یش بوده اند حل کرد.باور کنیم جامعه ایران آماده و در آستانه تحولات اساسی و بزرگی قرار گرفته است ما با شجاعت وارد عصر روشنگری خاص خودمان شده ایم ما به اهمیت و ضرورت و حضور دائمی و پایدار آزادی در تار و پود روابط فردی و جمعی خود رسیده ایم، ما داریم به حقوق انسانی خود آگاه می شویم، ما داریم به اهمیت و ارزش و نقش و کارآیی فردی خود می رسیم،ما داریم تاریخ و هویت خود را در همه زمینه ها باز نگری می کنییم، ما داریم با جامعه بشری و زمان خود پیوند می خوریم ما زخمهای عمیق دین در حاکمیت را بر تن و جان خود داریم ،ما تجربه مستقیم حکومت جمهوری اسلامی را داریم،ما ضمنا تجارب و دانش جوامع انسانی را داریم ما در عصر انفجار آگاهی و سرعت و ارتباطات و همبستگی و پیوستگی و فرو ریختن مرزهای کاذب قرار داریم و.... من نمی دانم آیا ما باید با حاکمیت مذهب در قدرت مواجهه می شدیم تا به نقطه امرزی می رسیدیم یا راه سهل دیگری هم ممکن بود. اما به هر حال ما این راه سخت و خونین را تا این جا آمده ایم و فعلا در این نقطه در برابر مانع هیولای ارتجاع مذهبی هستیم ولی آماده جهش و پرش و تحول و دگرگونی های که قرنهاست جامعه ما برای ادامه حیات و تکامل خود به آن نیازمند بوده وهست و هر بار با وجود جنبش و قیام و انقلابهای پیا پی باز هم عملی نشده و با مانع بر خورد کرده و به شکست و ناکامی انجامیده. بله جامعه ما با تجربه پر بهاء و دهشتناک جمهوری اسلامی در نوع دیگری از حکومت مذهبی محدود و متو قف نمی شود در تحولات این بار نه از تاک نشانی خواهد ماند نه از تاکنشان. اگر فکر می کنیم خواسته ها و قامت جنبش مردم ایران پس از این همه تجربه و تحمل در حد و قد موسوی و منتظری و کروبی و سروش و ..است در تحلیل اوضاع از رژیم بسیار عقب تر هستیم چون رژیم بدرستی با باز کردن میدان در همه زمینه ها برای نیروی نظامی و امنیتیش دارد خود را هر چه بیشتر آماده مفابله با تحول پیش رو می کند و خوب می داند که چه آتشی زیر خاکستر است خامنه ای و جناح حاکم از روی حماقت و دیوانگی نبود که بهای سنگین حذف بخشی از خود را با تمام مسائل را پذیرفتند تا چنین آرایش جدیدی در سطوح مختلف اجرائی، سیاسی نظامی و... بگیرند.رژیم تمام تلاش و ترفند هایش را با هوشیاری تمام در سالیان گذشته با رفسنجانی، خاتمی و حتی این اواخربا موسوی و کروبی درسیاست و با بکار گیری و مماشات و میدان دادن به افرادی چون سروش، کدیور و.. جرینات دیگر در کار فرهنگ و اند یشه و مذهب برای نمایش و جهت دادن به مثلا دگر انیشیی دینی و.. بکارگرفت تا تحولات را درحد معیین و مشخصی نگهدارد اما در عمل با جامعه ای روبروست که از همه طرف زبانه می کشد و خوب می داند که نمی تواند با چنین نمایش های مسخره ای تضاد موجود در جامعه را دور بزند و نادیده بگیرد پس رژیم سرانجام چاره ای ندارد جز اینکه باز هم بر اساس سنت خمینی زور را بعنوان راه حل برون رفت بکار بگیرد. جامعه ما بی تاب تحول است . اگر چه مردم درمحدده امکانات موجود و زیر حاکمیت دیکتاوری مذهبی با هوشیاری سیاسی و مبارزاتی با شیوه ها و تاکتیکهای گوناگون سعی در باز کردن روزنه و شکافی برای برون رفت دارند که ظاهرا متناقض بنظر میرسد اما البته مردمی که مستقیم و روزمره با هیولا در گیرند بهتر می دانند که چگونه راه باز کنند بی تردید این دوره ایست گذرا . پس ضمن داشتن چشم اندازی وسیع نسبت به تحولات در پیش رو اما اگر بخواهیم همین حالا و بطور مشخص به اصطلاح با تحلیل مشخص از شرایط مشخص موضع عملی بگیریم باید گفت تمام فشار از هر طرف متمرکز روری نقطه ولایت فقیه حتی اگر از جانب ( حتی خمینی برفرض محال) رفسنجانی،خاتمی، موسوی، کروبی و..باشد و از موظع انسانی و اخلاقی و ارزشی و.. باید بی تردید و ترس و با صدای بلند و علنی از حرمت و حقوق انسانی و فردی هر کسی در برابر تجاوزات رژیم حمایت کرد حتی اگر بخشی از خود رژیم بوده یا هست.
باور کنیم و آماده باشیم برای فصلی جدید
منوچهر مرعشی
29-09-2009

هیچ نظری موجود نیست: