۱۳۸۸ شهریور ۱۹, پنجشنبه

نمی توانی



راهم را
سد می بندی
خانه ام را
ویران می کنی
مزرعه ام را
آتش می کشی
باغم را
آفت می دهی
گلزارم را رگ می زنی
اجاقم را
خاکستر می کنی
سازم را
گردن می زنی
سخنم را
سر می زنی
زبانم را
زنجیر می کنی
عشقم را
سنگسار می کنی
جسمم را
درهم می شکنی
جانم را
می کشی
نامم را
خط می زنی

اما

ماه و فلک ونور را
گردش روزگار را
شعر و شعور و شور را
عزم وحماسه و غرور را

اما
آرزوهایم را
نمی توانی

منوچهر مرعشی
09-09-2009

هیچ نظری موجود نیست: