۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

تیغ آفتاب



من از تیغ آفتاب نمی ترسم
نه از برق آزادی
نه از شلاق باران
نه از دست های عریانگر عشق
نه از کلنگ کلمات
نه از سیلی دگرگونی
نه از ترکش بغض
نه از طغیان طوفان
نه از سنگینی سکوت
نه از لرزش بیداری
نه از ترانه های تنهای
نه از حضور جمع
نه از سیل سپیده
نه از فریاد فلق
نه از خون شفق
نه از غم غریب غروب
نه از هشدار زرد پاییز
نه از سردی سوال زمستان
نه از نیزه های زاری
نه از زخمهای زمان
نه از ناله های نیزار
نه از زمزمه های جدایی

نه، من نمی ترسم

دیریست
مرا با این کاروان
همراهیست


من اما، از شما
دوری می جوییم

از نفسهای مسلول
دمیده در بادهای مسموم
جسد های زنده
با قلب های مرده


01-09-2009منوچهر مرعشی

هیچ نظری موجود نیست: