۱۳۸۸ اسفند ۷, جمعه

شکستن اشک


هر بار

که اشکهای قلبم می شکنند

دو باره

از میان بر می خیزم

و

خشمم را

از پنجره دل

در رود زندګی

می تکانم

و

دلم را


به نوازش روشن لبخند سپیده

پیوند می زنم

و


سرم را

به ستاره ها

می سایم


و

امیدم را

در مزرعه عشق


می کارم

و

اعتمادم را

با دستهای آبی باران

را می شویم


و

دستهایم را

با ترانه های چشمه ها

آبیاری می کنم




تا دوباره سبز شوند



۲۶-۰۲-۲۰۱۰

منوچهر مرعشی

هیچ نظری موجود نیست: