منوچهر مرعشی
20-01-2009
بر سطح وسیع
شیشه ای منجمد آب
اردکها خط انتظار می کشند
و چشمهایشان در پی هر صدای می پرد
اردکها گرسنه اند
و عابران بی اعتناء
با کیسه های پر
تند از پل می گذرند
کودکی اما ء
نان گرم و نشاطش را
با اردکها تقسیم می کند
و سالخورده زنی
نگاه گرم و کلوچه اش را
و گنجشک نشسته خاموش
بر شاخه سرد
از شادی، با آوازی زیر لب پرواز می کند
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر