۱۳۹۲ خرداد ۹, پنجشنبه

اشاره ای به گوشه ای از تاریخ مبارزات مردم آمریکا 4


پیروزی و کسب استقلال

ارتش سری

در سالهای 1678 در نیویورک ارتش سری شکل گرفته بود که رهبریش در دست جورج واشنگتن بود این افراد با رخنه در دستگاه نظامی و امنیتی انگلیس اخبار و اطلاعات ضروری را به رزمندگان می رساندند یکی از این افراد تاجر مورد  اعتماد انگلیسیها بود با اسم رمز کاپر جونیر و گروهش که نقش مهمی در  اطلاعات رسانی داشتند
فرانسه که اکنون در کنار جورج واشنگتن قرار گرفته است  قرار است که مورد هدف نظامی انگلیس قرار گیرد . ارتش سری به واشنگتن خبر می دهد که نیروی دریایی انگلیس در صدد یک حمله سنگین به  نیروهای ناوگان فرانسه هستند 
جورج واشنگتن با اشراف به این خبر پیش دستی کرده و با ارتشش که باز سازی  نظامی و روحی شده و از پشتیبانی فرانسه برخوردار است برای متوقف و منحرف کردن نیروهای انگلیسی و سر انجام حمله نهایی بسوی نیویورک حرکت می کند با رسیدن خبر حرکت  واشنگتون انگلیس از حمله به فرانسوی ها خوداری می کندو در لاک دفاعی فرو می روند  در این زمان نیروهای انگلیسی در نیویورک تحت محاصره  هستند و منتظر رسیدن کمکم  از انگلیس  می مانند جنگ اما در انگلیس اکنون ناخوشایند و غیر مردمی  شده است و برای دولت پر هزینه  همه چیز دارد بسود مردم آمریکا می چرخد .

هم زمان بخشی از نیروهای نظامی مردمی در نیویورک  به فرماندهی پل مارتین که از 15 سالگی و در تمام مراحل با ارتش مردمی بوده است و 400 نفر نیروی رزمنده پبشتاز منتظر علامتی در طرف ارتش جورج واشنگتن هستند تا حمله نهایی را آغاز کنند. لحظه تحقق رویا به واقعیت فرا می رسد اکنون ارتش مردمی با طی همه مراحل پر
رنج به رشد و بلوغ و آمادگی لازم رسیده است ومجهز به سلاح های مناسب  و روحیه بالی رزمندگی و برخوردار از پشتیبانی فرانسوی ها  به پیش روی های خود به سمت هدف و شهر اصلی یعنی نیویورک برای اتمام کار ادامه می دهد.

  در ماه اکتبر 1781 ا کنون 6 سال از جنگ http://en.wikipedia.org/wiki/American_Revolutionary_War برای استقلال گذشته است
 تصمم نهایی را باید رهبری ارتش می گرفت جورج واشنگتن لحظه مناسب را شکار می کند
در 14 اکتبر 1781 حمله پل مارتین با 400 نیرویش با یک علامت به 9000 نیرو ی  نظامی انگلیسی روحیه باخته ومحاصره شده  در  بندرگاه نیویورک آغاز می شود نیروهای نظامی انگلیسی فرو می ریزند و تحمل شکست  شد و آتش بس می دهند. در این نبرد 34 نفر از دوستان رزمنده نزدیک پل مارتین کشته و زخمی می شوند.


  دو روز بعد  نیروهای محاصره و تسلیم شده انگلیس در بندرگاه نیویورک حاضر به مذاکره می شوند
بریتانیایی کبیر  که   شکست ناپذیر بنظر می رسد و با تکیه بر نیروی  مجهز و ماهر نظامیش ابر قدرت جهان بود در برابر نیروی ارتش  مردمی معولی   شکست می خورد.

سر انجام در 13 آوریل 1789 جورج واشنگتن  به عنون اولین رائیس جمهور آمریکا  به عنوان کشوری مستقل با قانون اساسی  جدید انتخاب می شود

می گویند ارتشی که از مردم معمولی شکل گرفته بود طی 6 سال با انگیزه و رهبری و سازمان دهی و  آموزش و  سلاح و  پشیبانی و پایداری و... غیرممکن را ممکن کرد و اولین ارتشی مردمی بود که در یک رودررویی نظامی در برابر قویترین ارتش جهان آن روز به پیروزی  واستقلال دست یافت .
البته با پراخت بهای لازم که  25 هزار جان رزمنده در نبرد تنها بخشی از آن بود

منوچهر مرعشی
30-05-13


برای مطاله بیشتر به تاریخ مستند آمریکا مراجعه کنید

http://www.youtube.com/watch?v=0TTFXrnm7r4
 

۱۳۹۲ خرداد ۷, سه‌شنبه

اشاره ای به گوشه ای از تاریخ مبارزات مردم آمریکا 3

باقی مانده ارتش مردمی با فرمانده هانشان  از شهر ها  بسوی مناطق جنگلی  و غیرمسکن عقب نشینی کردند تا خود را بازسازی کنند. تاکتیکها و نیروها و مناطق و سازمندهی و.. همه تغییر کردند. از جمله تیراندازن  ماهر وکار کشته ای که بخوبی مناطق را می شناختند به ارتش جدید جورج واشنگتن پیوستند که معروف ترین آنها فردی خود ساخته بنام دانیل مورگان بود که می گویند در ابتدا مردی شراب خوار و قمار باز بوده ولی در زمان و شرایط مناسب  تبدیل به کاری ترین فرمانده 500 نیرو تک تیراندازماهر و پیش آهنگ ارتش مردمی  شد.
از طرف دیگر  انگلیس مصمم است که از شر انقلابیونی که جرعت به چالش کشیدن ابر قدرت زمان را برای استقلال و آزادی کرده اند خلاص شود. بنابر جنرال جان بگون  فرمانده نیروهای انگلسی در آمریکا نیروهای نظامیش را با فرمانده ها ی مجرب  و ارتشی 8000 نفری مجهز و متحرک ازطرف کانادا در پی نابودی شورشیان  در امتداد رودخانه هادسون به سمت جنوب می فرستد   در این میان البته نظامیان انگلیسی نیروهای محلی و راه بلد را از جمله تعداد سرخ پوست را هم بکار می گیرند تا در  همه جا نیروهای مقاومت را تعقیب کرده کشته و یا به تسلیم وادارند.
نبرد در امتداد رودخانه ها و در جنگل ها ادامه می یابد . تیراندازن ماهر و پیشاهنگان  مقاومت  که آشنا و مسلط بر منطقه بودند  و درعمل و در میدان نبرد آموزش دیده بودند و مجهز به سلاح شکاری آلمانی بودند از راه دور و پنهانی ابتدا راه بلدهای محلی نیروهای دشمن را در مسیر راه مورد هدف قرار می دهند و از پا در می آورند و سپس افسران  ارتش در صحنه  را نشانه می روند و نقش بر زمین می کنند بدین ترتیب ارتش بدون را هنما و  بدون سر انگلیس را زمین گیر می کنند و  در هر حمله از طرف رزمندگان مسلح تلافات انگلسیها  چند برابر بیشتراز قبل می شود
    پس از شکستهای پیاپی جنرال سیمون فرزیر برای تقویت روحیه و تفییر تعدال قوا فرماندهی نیروهای انگلیسی در صحنه  می شود ولی وی بزودی  توسط یکی از ماهرترین تک تیراندازان دانیل مورگان کشته می شود و در نقطه  نیروهای نظامی انگلیس در منطقه فرو می ریزند.

اکنون در سال 1777 از جنگ برای استقلال 2 سال می گذشت و نیروهای دشمن در دل مناطقی که پیشاهنگان مردمی حضور داشتند شکستهای زیادی را تحمل شدند با هدف قرار گرفتن و کشته شدن بالاترین فرمانده نظامی انگلیسی در صحنه  توسط تک تیراندازان پیش آهنگ و از هم پاشیدن نظامیان  انگلسی در مناطق محل نبرد
جنرال بوگون فرمانده نیرو های انگلیس  عقب نشینی کرد و حاضر به مذاکره با رزمندگان می شود  و نیروهایش عقب می نشینند

فرانسه رقیب استعماری انگلیس آن زمان  با دیدن تغییر نسبی تعادل قوا و مشاهده پیروزهای ارتش مردمی آشکار و پنهان جانب ارتش جنرال جورج واشنگتن را گرفت و می خواست که جنگ نه تنها در زمین بلکه در دریا هم گسترش یابد تا نیروهای دریایی فرانسه بتوانند از رزمندگان آمریکای  در مقابل انگلیس پشتیبانی کنند

     زمستان سخت
برای جورج واشنگتون و ارتش او زمستان سختی در پیش بود که به مراتب گذر از آن سخت تر از نبرد رو در رو با دشمن بود 14 هزار رزمنده در عرض 14 روز اقدام به ساختن 900 کلبه دردره فاکس در پنسیلوانیا  برای محل اقامت و سرپناه خود کردند.  عدم پشتیبانی لازم و کافی از رزمندگان توسط پشیبانان کمبود غذا و امکانات هم زمان با شیوع بیماری واگیر سرخک  ارتش  را زمین گیر و ویران  کرد. سر انجام با تلاش و ریسک پذیری پزشکان و با کمک  از تجربه رزمندگان سیاه پوست  مقاومت از طریق انتقال خون و واکسینه کردن به شیوه آن زمان جلو بیماری  سرخک و مرگ میر ناشی از آن را می گیرند  


بازسازی نیروهای رزمند

پس از نبرد با بی جایی و گرسنگی و بیماری  جورج واشنگتن   با کمک  و کشف توانای های
Baron  Von Schrordr
   فردی بنام برون ون اسخرودر که می گویند تمایلات هم جنسگرای داشته  با نظم  ونظافت و بهداشت  وآموزش ودانش  وسلاح های جدید اروپایی ارتش  بیمارو نیم جان را بازسازی می کند ارتش جان تازه می گیرد ومهمتر از همه با روحیه رزمندگی بسیار بالاتر از قبل  آماده نبرد رودررو و نهایی می شود......
در این میان می گویند بخصوص در این شرایط  نقش رهبری جورج واشنگتن برای حفظ نیروها وزنده نگهداشتن امید و آمادگی برای فداکاری  وپایداری و آمادگی روحی برای ادامه نبرد بسیار برجسته وتعیین کننده بود

منوچهر مرعشی
28-05-2013
 

۱۳۹۲ اردیبهشت ۳۰, دوشنبه

اشاره ای به گوشه ای از تاریخ مبارزاتی مردم آمریکا 1-2

120 سال پس از کشف اتفاقی قاره آمریکا توسط دریانورد ایتالیای کریستف کلمب در سال 1610 یک کشتی انگلیسی که یکی از سرنشینان آن یک کشاورز 25 ساله ای بنام   Johan Ralph بود در ساحل شمال آمریکا پهلو می گیرد و سرنشینان آن به قصد رسیدن به طلا و ثروت وارد شهرک /Jamestown   که  500 انگلسیی قبل از آنها  در محله سرخ پوستها برپا کرده بودند می شوند http://en.wikipedia.org/wiki/Jamestown,_Virginia. آنها در آنجا به طلایی نرسیدند بلکه با شهری ویران و 60 ساکن  گرسنه مواجه شدند وا زطرفی در میان 20000 سرخ پوست  محلی  که تازه واردان  را مهمان ناخوانده  و دشمنانی می دانستد که به قصد غارت و قتل و برهم زدن زندگی و معاش آنها هجوم آورده بودند. می گویند 70درصد کسانی که به قصد سعادت و زندگی بهتر خطر سفردو ماه ای  عبور از اقیانوس اطلس  و رسیدن به سرزمین موعود را می کرند  در قاره جدید به دلایل مختلف عرض یکسال جان خود را از دست می دادند. جان رالف اما با نقش بهتری آمده بود  وسر انجام  با دختر ریس قبیله  بنام پوکاهانتس.  
که در موردش نوشته و فیلم هم ساخته اند ازدواج می کند . 
 http://en.wikipedia.org/wiki/Pocahontas

تنباکو کشف جدید ثروت
 
 تنباکو که مورد درخواست دولت و تجار انگلیس بود و در آب و هوای مناسب آمریکا می رویید در دستور کارJohan Ralph  قرار گرفت وی که در ارتباط با دولت انگلیس  بود و با اسپانیا  که آن زمان رقیب استعماری انگلیس بود و بخصوص جنوب آمریکا را زیر سلطه  داشت  و کشت و تجارت جهانی تنباکو را در اختیار خود داشت نیز بصورت رمز آمیزی  همدست بود کشت تنباکو همه گیر شو و Johan Ralph  بسرعت به تاجر بزرگی تبدیل شد. شهرک jamstown   در عرض دو سال به اولین شهر عظیم آمریکا تبدیل شد و در سالهای بعد جمعیت ویرجینیا به 20000 سکنه می رسد. Johan Ralph  با همسر سرخ پوستش Pocahontas  به  انگلیس بر می گردد و به جشن و تبلیغ آمریکای شمال می پردازد  و در مدتی کوتاه در سرزمینهای وسیعی ازایالت ویرجنیا ی آمریکا کشت تنباکو و جمعیت گشترش یافت و در حدود یک قرن و نیم تبدیل به تجارت اصلی در اقصاد آمریکا شد  در حدی که آمریکای آن روز بر اساس تنباکوشکل گرفت  که عمدتا به
انگلیس صادر می شد  .


در همین جا لازم است به گروهای مذهبی هم اشاره کرد که  10 سال بعد(1620سال ماه آوریل) با کشتی معروف به'MayFlower http://en.wikipedia.org/wiki/Mayflower با همه خانواده و دار و ندار خود وارد سرزمین جدید شدند  این  19 خانواده در کنار رودخانه هادسون در نزدیکی سرخ پوست ها سکنا گزیدند بسیاری از آنان در ابتدا بر اثر سرما و بی غذایی جان سپردند اما با کمک سرخ پوستان شیوه زندگی در دنیای جدید را آموختند و حیات خود ادامه دادند تا جایی که می گویند 1 دهم آمریکای های امروز نسبشان به آن خانواده ها بر می گردد. برای ایشان که دین و  آزادی های مذهبی  و تبلیغ عقیده هدف اصلی بود  با سرخ پوستان آمریکای  تا آنجا از در دوستی در آمدند که گاهی  در برابر مهاجمان  انگلیسی وخارجی که  با مردم محلی دشمنی می کردند برای حفظ بقاء  خود هم پیمان و همرزم می شدند . سرخ پوستان با آنکه خدا و دین و تمدن تازه واردان را نداشتند و نمی شناختند ولی آیین و رسوم و ارزشهای خود راداشتند که ناشی و هم آهنگ با طبیعت و شیوه زندگیشان بود و  مردمی اهل دوستی وفادار به پیمان و درستکار بودند.
 
قاره ای وسیع و غنی و بکر
 
آمریکای که به سرزمین فرصت ها مشهور شده بود  و برخوردار از زمین ها منابع زیر زمینی(طلا و نقره و جواهر و..) جنگلها و دریاها وحیات زیست محیطی گوناگون وغنی  و وسیعی بود سرزمینی بکر و جذاب وسرشار
بزودی پس از پخش خبرهای تجارت تنباکو و... مردمانی از همه قاره اروپا  بخصوص انگلیس ایرلند آلمان هلند فرانسه و..و بعدتر از جاهای دیگرجهان به دلایل و با انگیزه های متفاوت به این دنیای نو سرازیر شدند.جمعیت و شهرها و روستاهای آمریکا به سرعت 13 کلونی افزایش یا فت .اروپای های تازه وارد با خود اقتصاد و چهر آمریکا را دگرگون کردند جاذبه این دنیای جدید هر روز بیشتر و بیشتر می شد.
 
دولت استعمارگر انگلیس
 
در این میان اما دولت فخیمه انگلیس خود را حکم ران و مالک این سرزمین نو می دانست و  با زور نظامی اخذ مالیات و باج و خراج می کرد و قوانین خود را از چند هزار کیلومتر آنطرف اقیانوسها بر 13 کولونی
آمریکا جاری وساری می کرد.بر ورود و خروج کالاها مالیات می بست و عمده صادرت و واردات  را در اختیار داشت انگلیس آقا و استعمارگر اهالی آمریکای شمالی بود.
 
برده داری
 
تجارت برده از قاره آفریقا به آمریکای شمالی هم در این زمان یکی از پردرآمد ترین تجارتها بود. می گویند یک چهارم ملیون از ساکنان آفریقا  در طی سالهای 1700 تا 1800   بزور و به عنوان برده به آمریکا آورده  بودند  10 در صد مردم بوستون آن زمان 
سیاه پوست آمریکای بودند.
 
 
آغاز اعتراضات خیابانی
 
شهر بندری بوستون در این زمان از شهر های مهم تجاری  و فرهنگی و..بود  در این شهر تضادها و شدت فقر و بی حقوقی  با ثروت و قدرت حادتراز جاهای دیگر بود می گویند در برابر هر چهار شهروند بوستنی یک نظامی
سرخ پوش انگلسیی در شهر حظور داشت.
در 5 مارس 1770 مردم بوستون در اعتراض به بیکاری و مالیاتهای سنگین که موجبش را دولت انگلیس می دانستند  در  خیابان kingstreet دست به اعتراض زدند. سرخ پوشان سکوبگر انگلیسی به روی معترضین بی سلاح آتش گشودند5 نفر کشته و تعدادی زخمی بجا می ماند. بوستون بی تفاوت و ساکت ننشست ایستاد و روشن گری کرد.
در میان تظاهرکننده گان یک شاعر بنام Silver Smith و یک تاجر و سیاستمدار رادیکال بنام   Paul Revere حضور داشتند که این واقعه را با شعر و نوشته به تصویر کشیدند و خبربا عنوان قتل عام در رسانه های آن روز به سرعت از طریق مطبوعات و
پستچی های مخصوص شب رو که اداره کننده و مبتکرآن بنیامین فرانکلین بود خبر به  گوش آمریکا و جهان رسید.
انگلیس  تحمل مخالفت نداشت و مصمم بود هر گونه شورشی را سرکوب کند .دستور در نطفه خفه کردن هر گونه مقاومتی بخصوص از نوع مسلحانه را تا اطراف شهرها گسترش داد
 
شروع مقاومت مسلحانه
 
 درشهرها ودهکده ای ایالت ماساچوسا میلشیاهای مردمی(مردان 16 تا 50 سال باید از نظر نطامی آماده باشند در زمان لازم از محل خود دفاع کنند)   که برای دفاع از خود خانواده محله روستا و شهر شکل گرفته بوند  به نیروی نظامی مردم در برابر انگلیس رشد کردند. مقاومت مسلحانه  مردمی در برابر ابر قدرت آن زمان  در جاهای مختلف شکل می گرفت و قد می کشید . امری که برای بریتانیای کبیر که آفتاب در سرزمینهایش غروب نمی کرد غیر قابل تحمل بود دولت فخیمه نیروی کمکی فرستاد و به نیروهایش دستور داد شورشیان را که آنها را
اوباش می نامید در هرکجا تعقیب کنندو بکشند و خلع سلاح کنند و به تسلیم و همکاری وادارند.
خبر تعغیب شورشیان توسط نظامیان انگلیسی از طریق خبررسانان مردمی به گوشه اهالی می رسید و مردم مسلح دست به مقاومت می زدند.
درسحرگاه 29 آوریل سال 1775 در 20 مایلی بوستن  60 چریک نیم وقت  مسلح به فرماندهی  کشاورزی بنام جان پارکر با حدود 15  نفر از بستگانش که از سلاح و آموزش بالای برخوردار نبودند ولی انقلابی و آزادیخواه و دلیر و فداکار بودند در مقابل 900 مرد مسلح حرفه ای آموزش دیده ابر قدرت جهان آماده دفاع از محل زندگی خود بنام  Lexinton در کولونی ویرجینیا در برابر هم صف بسته اند. در همان  دقایق  اول میلشیای مردمی 8 کشته و 10 زخمی می دهد و پراکنده می شود. خبر به اطراف می رسد  خبر اهالی اطرف را  در برابر انگلیس متحد و مصمم تر می کند. مردم وچریکها یشان متحد می شوند  به نیروهای انگلسیی در راه بازگشت به بوستنون در میان جنگلها از طریق کمین و تاکتیک های مناسب تلفات جانی و نظامی سنگینی وارد کردند.
 نبرد مسلحانه از آن پس  نه تنها خاموش نشد بلکه در جای جای آمریکا در برابر استعمارانگلیس گسترش 
یافت و شعله ور تر  شد.

نقش آفریقای-آمریکای ها
سیاه پوستان از همان ابتدا  با شرکت در اعتراضات  بوستون و در نبرد مسلحانه در کنار جان پارکر در لکزینتون  و بعدا در ارتش مردمی به رهبری جورج واشنگتن در ساختن در استقلال و در آزادی آمریکا نقش روشنی داشتند نه تنها با کار طاقت فرسا به عنوان برده بلکه در اعتراضات در نبرد مسلحانه  وبعد ها در فرهنگ  در هنر  درموسیقی در مبارزات مدنی و سیاستی ...
البته آنها پرسه طولانی و پر رنجی را تا رسیدن به حقوق شهروندی برابر طی کردند که بماند.
 
 
 اولین کنفرانس قاره ای در فیلدافیا
 
در 5 سپتامبر 1774 نمایندگانی(56 هیئت) از13 کلونی(نیویورک و نیوانگلند و ویرجینیا و ....) سراسر آمریکا  در فیلدافیا گرد  هم آمدند .در میان آنها افراد شناخته شده ای چون جان آدم http://en.wikipedia.org/wiki/John_Adams وپاتریک هنری http://en.wikipedia.org/wiki/Patrick_Henry و جورج وشنگتن http://en.wikipedia.org/wiki/George_Washington هم حضور داشتند.
در این کنفرانس اگر چه اکثریت خواستار صلح با  انگلیس بودند ولی دستاورد مهم  این نشست همبستگی بین ایالت ها  و تاکید بر آمریکای بودن همه در درجه نخست بود و حمله به یک کلونی را حمله به همه کلونی ها  می دانستند.
ادامه دارد
منوچهر مرعشی
20-05-2013


قسمت 2

 در طی چند سال به سرعت مقاومت در برابر استعمار انگلیس به شکل قهر آمیز گسترش و تا حد یک ارتش توده ای رشد می یابد. رهبری این ارتش توده ای http://en.wikipedia.org/wiki/Continental_Army در دست زمین داری بنام جورج واشنگتن است . این ارتش پس از بیرون راندن نیروهای نظامی انگلیس از شهر بوستون حالا در ماه جون 1776 بسوی شهر بندری نیویورک که در آن زمان 20000 نفر جمعیت داشت و دروازه ورود به آمریکای شمالی محسوب می شد و از همه جهات شهر مهمی بود به قصد آزادی شهر از دست نیروهای نظامی انگلیس عازم  نیویورک است.


کنفرانس اضطرای در فیلدافیا

2 جولای 1776  نمایندگانی از ایالت مختلف در فیلدافیا نشستی فوری برگذار می کنند که افراد رادیکای هم چون بنیامین فرانکفورد http://en.wikipedia.org/wiki/Benjamin_Franklin و تماس جفرسون http://en.wikipedia.org/wiki/Thomas_Jefferson و جان آدم  نیز در آن حضور داشتند در این نشست استقلال کامل آمریکا از انگلیس خواسته می شود ودر 4 جولای مفاد اعلامیه معروف استقلال http://en.wikipedia.org/wiki/United_States_Declaration_of_Independence طرح و تصویب و اعلام می شود .
علاوه براصل استقلال مهمترین اصل اعلام شده بیان  و پذیرش برابری ذاتی و طبیعی انسانها(انسانها برابرخلق شده اند) http://en.wikipedia.org/wiki/All_men_are_created_equal  و حق برخورداری آنها از آزادی و رفاه و شادی که در زمان خود یک تحول و جهش و حرکتی انقلابی محسوب می شد بود.
این حرکت شجاعانه به نیروهای ارتش مردمی انگیزه و جان تازه ای برای نبرد در جهت رسیدن به استقلال و آزادی داد.

 در 12 جولای نیویورک زی آتش قرار می گیرد .انگلیس اما خشمگین تر از پیش  با قوی ترین ارتش جهان آن روز با فرستادن 3500 کشتی جنگی مجهز به سوی اقیانوس اطلس به سمت نیویورک به حمایت از منافع خود اقدام می کند بزودی  با رسیدن 3500 کشتی جنگی  به ساحل بندر نیویورک وپیوستن به 5 کشتی دیگر 400 کشتی تا دندان مسلح با هزاران نظامی حرفه ای (32 هزار)
در ساحل نیویورک  در برابر موانع و نیروهای در مقایسه ضعیف و ناچیز ارتش مردمی جورج واشنگتن که برای دفاع ایجاد شده بود صف بسته اند. در سپتامبر 1776 بزرگترین حمله تاریخ  نیویورک به آن شهر آغاز می شود. در همان ساعت و حمله اول دفاع نیویورک در هم می شکند وشهر زیر آتش قرار می گیرد.
 20 سپتامبر 1776 نیویورک در اشغال کامل انگلیس است. یک چهارم شهر ویران می شود هزارن کشته 12 هزار زندانی که اکثرا بعد ها در شرایط وحشتناک زندان جان می سپارند .
ارتش مردمی فرو می پاشد جورج واشنگتن و ارتشش برای نخستین بار طعم تلخ شکست را می چشند . ولی نبرد خاموشی نمی پذیرد.

ادامه دارد

۱۳۹۲ اردیبهشت ۲۴, سه‌شنبه

تبدیل فرصت انتخابات به امکان تغییرنظام

هیچ کس به اندازه بالاترین ماقامات این رژیم بهتر نمی دانند که نظام دیکتاتوری مذهبی ولایت فقیه تا کجا غرق در بحرانهای گوناگون و فساد و جنایت است  و از طرف دیگر جامعه تا چه حد حالت انفجاری دارد و خواستار تغییر وضع موجود است زیرا  آنها از عملکرد  ضد انسانی چند دهه خود بخوبی آگاهند و خوب می دانند که این وظعیت  با وجود مقاومت مردم ایران و شرایط جهانی امروزقابل دوام نیست.
به همین دلیل همه جناح های رژیم پا برهنه و سراسیمه و بی ملاحظه هر کدام از موظع خود وارد صحنه نمایش انتخابات شده اند تا دیرنشده است نظام خمینی ساخته را نجات بدهند.
این نظام ناجور با زمان حال و آش شله قلم کاری بنام جمهوری اسلامی البته  از همان ابتدا دارای جناح های گوناگونی بوده است .  آخوند شیادی بنام خمینی با اندیشه ها و برداشتهای قرون وسطی از دین و مذهب و با رویای وحشت ناک ایجاد حکومت مذهبی  با وعد و دروغ  در قرن 21 هم توانست جامعه جهانی  آن روزرا با خود همراه کند هم جامعه تشنه آذادی را بدنبال سراب بکشاند.
خمینی بمثابه نماینده قشر روحانی اگر چه از لحاظ طبقاتی قشر خورده بورژوازی سنتی را نمایندگی می کرد اما برای ایجاد نظام نا همگون ولایت فقیه به همکاری طبقات و اقشار دیگر از جمله بازار و سرمایه داری تجاری و بخشی از تکنوکرتها و..هم نیازمند بود نگاه کنید به  تاریخ ترکیب  و درگیرهای جنا ح های رژیم از ابتدا تا اکنون.
در نظام شیر گاو پلنگ جمهوری اسلامی حاکم بر ایران نمایندگانی از  طبقات زالو صفت و انگل وقشرهای عقب افتاده و وحشی و جنایتکاری وجود دارند که از قبل وجود این رژیم زیست می کنند . بنابر این وجود جناح بندی در رژیم پایه در واقعیت دارد تضاد منافع  بین
آنها هم وجود دارد . اما  سود همه آنها در حفظ نظامی است که میراث خمینی می باشد
 حالا که جناح های این رژیم از سر درماندگی چون گرگهای گرسنه بجان هم افتاده اند حال که فریاد آزادی در گوش جهان می پیچد  و زمانه ترانه تغییر و دگرگونی در همه جا سر می دهد.حال که تضادهای اجتماعی در میهن ما به درجه بلوغ وپختگی رسیده است  و نظام در محاصر بحران های گوناگون است  ....و
.
راه پیش رفت و آزادی و حاکمیت مردم و ایجاد دمکراسی و رسیدن به حقوق بشر و گذر از عقب ماندگی برای ما ساقط کردن این رژیم  در تمامیت آن است .هیچ چاره ای غیر از این نداریم پس بیایم با هوشیاری و همبستگی این فرصت و هر فرصت دیگری را در جهت تغییر نظام بکار بگیریم

14-05-2013
منوچهر مرعشی